جدول جو
جدول جو

معنی اریقش - جستجوی لغت در جدول جو

اریقش
(اُ رَ قِ)
مصغر ارقش، به معنی آنکه نقطه های سیاه و سفید دارد. رجوع بارقش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارقش
تصویر ارقش
دارای خال های سیاه و سفید، ویژگی انسان یا حیوانی که خال های سیاه و سفید داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
(اُ رَ)
مصغر اورق. اشترک خاکسترگون. وریق: جأنا بام ّالرﱡبیق علی اریق، آورد بما بلای عظیم بر اریق (از قول شخصی که غولی را بر شتر اورق دید). (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ قِ)
فهمیده. کاردان. (برهان). و مؤلف برهان گوید: در جای دیگر بجای قاف، فای مفتوح نوشته بودندقافله و کاروان و هیچیک شاهد نداشتند، واﷲ اعلم - انتهی. و رجوع بفرهنگ سروری و شعوری شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
زیرک. هوشیار. (برهان) (سروری) (مؤید الفضلاء). عاقل. اریس. ارش. (برهان). هوشمند. ذکی ّ
لغت نامه دهخدا
(اَ یَ)
مرد بسیارموی در هر دو گوش و روی.
لغت نامه دهخدا
(اُ رَ)
موضعی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
موضعی بشمال احسا
لغت نامه دهخدا
(اُ رَ قِ)
مصغر ارقط، بمعنی پیسه و سیاه خجک سپید آمیخته. پیسگک، اثری. نشانی: ما به اریم ٌ، نیست در آن کسی و نه نشانی و نه اثری
لغت نامه دهخدا
خلنگ. خلنج. اخلنج
لغت نامه دهخدا
(اَرْ)
جمع واژۀ ریش. پرها
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ)
آنکه نقطه های سیاه و سپید داشته باشد. (منتهی الأرب). آنکه خجکهای سیاه و سپید دارد. دارای خالهای سیاه و سپید. باخطوخال. ج، رقش.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارقش
تصویر ارقش
فهمیده، چیزفهم، کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریش
تصویر اریش
عاقل، زیرک، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریقی
تصویر اریقی
خلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریاش
تصویر اریاش
جمع ریش، پرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقش
تصویر ارقش
((اَ قَ))
دارای خال های سیاه و سفید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اریش
تصویر اریش
زیرک، عاقل
فرهنگ فارسی معین