- اریاش
- جمع ریش، پرها
معنی اریاش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریزه باریدن، خوی کردن اسپ، چکیدن چربی
برگ آوری (درختان)، شکافیدن نیام نیام گیاهی
جمع خیش، جامه های سبکباف
نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال
ماندگار شدن، بایا شمردن (بایا لازم) بایا دانستن بایا دانی
لرزانیدن به لرزه در آوردن ناتوان کردن
جمع ریق، آب دهن ها
جمع ریف، سبزه زارها، کشتزارها به سبزه زار رسیدن، سبزشدن زمین
باد و نسیم
انتشار وپراکندگی، پاشیدگی
ریح ها، بادها، هواهای متحرک، جمع واژۀ ریح
جمع ریح، بادها
خوب شدن حال کسی
عاقل، زیرک، هوشیار
جمع ریش، پرهای مرغ جامه پاکیزه، فراخی سال
زیرک، عاقل
مال و معاش