جدول جو
جدول جو

معنی اری - جستجوی لغت در جدول جو

اری
آری ّ. اخیه که چهارپایان بدان بندند. معلف. آخر. آخور. میخ آخور. (دستور الاخوان). ج، اواری، اواری ّ
لغت نامه دهخدا
اری(اِ)
جورج بیدل. عالم هیوی و ریاضی دان انگلیسی، مولد آلنویک (نرثمبرلاند) 1801 و متوفی بلندن 1892 میلادی استاد هیئت در دارالفنون کمبریج. وی رصد خانه این شهر را تکمیل کرد. در سال 1835 مدیر رصد خانه گرینویچ شد و تا سال 1886 این سمت داشت. در 1828 عضو انجمن علم هیئت گردید و در سال 1835 بمقام ریاست آن انجمن رسید و در 1836 عضو انجمن سلطنتی لندن شد و سپس عضو آکادمی علوم پاریس گردید و نشان ((لژیون دنور)) بدو دادند (1856). او راست: رصدهای نجومی (کمبریج 1829- 1838). مباحثی در باب قوه ثقل و جاذبه (1837). در باب هیئت (1853). مثلثات (1855). مکانیک و مناظر و مرایا و مغناطیس و غیره. و او نخستین کسی است که پی بحقیقت قوس قزح برد. و رجوع به ایران باستان ص 199 شود
لغت نامه دهخدا
اری(اَرْیْ)
طعامی که در بن دیگ چسبد از سوختگی. ته گرفتگی. ته دیگ.
لغت نامه دهخدا
اری(اَ)
کلمه نداست و مشترک در هندی عامیانه:
اری گیدی تو کجا درک کجا شعر کجا
لاف چیزی که ندانی چه زنی پیش کسان.
شفائی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
اری(اَ)
یکی از نواحی بندپی بارفروش. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 117 بخش انگلیسی) ، اریارات دوم پادشاه کاپادوکیه (301- 280 قبل از میلاد). (ایران باستان ص 2165) ، اریارات سوم ملقب بمقدس (221- 163 قبل از میلاد). وی بمعیت آن تیوخوس سلوکی با روم جنگید و بعد از شکست آن تیوخوس مجبور گردید سهمی از غرامات جنگ را بعهده بگیرد پس از آن او متحد باوفای پرگام روم شد. در 182 قبل از میلاد منازعۀ او با فرناک پادشاه پنت باعث جنگی در آسیای صغیر گردید که بتمام دول آن ناحیت سرایت کرد. در نتیجه اریارات قسمت هائی از ارمنستان را که در تصرف داشت، بارمنستان بزرگ و سوفن واگذار کرد. (ایران باستان ص 2128 از دیودور) ، اریارات چهارم پادشاه کاپادوکیه (156- 131 قبل از میلاد). پس از این پادشاه کاپادوکیه دچار اغتشاشات داخلی گردیده تحت نفود دولت پنت درآمد و پس از شکست مهرداد ششم پادشاه پنت بدست دولت روم، تابع روم گردید. (ایران باستان ص 2128)
لغت نامه دهخدا
اری(تَهْ اَ)
لازم گرفتن ستور مربط و بستنگاه خود را.
لغت نامه دهخدا
اری
آرواره، لثه، بزی که دو خط بصورت موازی در پیشانی داشته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اریج العرف
تصویر اریج العرف
خوشبوی معطر: ... همیشه نظیف الطرف اریج العرف یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارید کردن
تصویر ارید کردن
کندن پر مرغ یا افکندن آن درآب گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریحیه
تصویر اریحیه
فراخ خویی، شادی (از بخشش)، دهش سرشتی انگلیسی سرگرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریحیت
تصویر اریحیت
خوشدلی، شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریحا
تصویر اریحا
عبری کف مریم از گیاهان دست ناهید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریانتالیسم
تصویر اریانتالیسم
فرانسوی خور ایشناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریثماطیقی
تصویر اریثماطیقی
علم حساب نظری دانش اعداد فن حساب و محاسبه شناخت خواص عددها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریب
تصویر اریب
خردمند، عاقل، زیرک، دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریسا
تصویر اریسا
زنبق سفید ایرس، سوسن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریانتال
تصویر اریانتال
فرانسوی خورایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریانتاسیون
تصویر اریانتاسیون
فرانسوی سوی یابی سوگرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریاق
تصویر اریاق
جمع ریق، آب دهن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریس
تصویر اریس
زیرک، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریصارون
تصویر اریصارون
لوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریسارون
تصویر اریسارون
لوف
فرهنگ لغت هوشیار
فرمانروایی اشرافی حکومت و فرمانروایی اشراف و صاحبان ثروت، طبقه اعیان اشراف نجبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریش
تصویر اریش
عاقل، زیرک، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره مرکبان که جزو گیاهان علفی نواحی معتدل اروپا و آمریکا میباشد. در حدود 70 گونه از این گیاه شناخته شده که همگی آنها دارای گلهایی مجتمع بشکل خوشه در انتهای ساقه میباشند و هر گل دارای طبقی نسبه پهن است که گلبرگها در اطرافش قرار گرفته اند. ایریغارون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریف
تصویر اریف
اریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریفی
تصویر اریفی
کجی، اریبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریقی
تصویر اریقی
خلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریکه
تصویر اریکه
تخت پادشاهی، سریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریکه نشین
تصویر اریکه نشین
تخت نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریگاتور
تصویر اریگاتور
آفتابه، تلمبه دستی جهت آبپاشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریون
تصویر اریون
ورمم غده بناگوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریاف
تصویر اریاف
جمع ریف، سبزه زارها، کشتزارها به سبزه زار رسیدن، سبزشدن زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریب
تصویر اریب
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره