جدول جو
جدول جو

معنی ارکینوالد - جستجوی لغت در جدول جو

ارکینوالد(اِ نُ)
کوتوال کاخ نستری در 640م. بزمان کلویس دوم و کوتوال استرازی در 656 م، ارگنج جدید، در شمال غربی خانکی واقع است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ)
ارکینوالد. حاکم قصر نستری در 640 میلادی در عصر کلویس دوم و استرازی در 656 م، خاک. وآن مؤنث و اسم جنس است. (منتهی الأرب). ج، ارضون، ارضین، ارضات، اروض، اراض، اراضی. (مهذب الاسماء). و بعضی ارض را جمع بدون واحد دانسته اند. (منتهی الأرب). و رجوع به زمین شود، دست و پای اسب. (مهذب الاسماء). دست و پای چاروا، اسفل قوائم ستور، هرچه فرود و پست باشد. هر جای پست. موضع شیب، زکام. (مهذب الاسماء) ، لرزه. (مهذب الاسماء). لرزۀ تب، لاارض لک، کلمه ذم است مانند لاام لک.
- ارض الجزیه، زمینی که بتصرف مسلمین درآمده و طبق پیمان با شرایط مقرره از جانب امام بمالکین غیرمسلمان بازداده شود. (شرایعالاسلام).
- اراضی عامره و اراضی موات. رجوع بشرایع الاسلام، کتاب ((احیاءالموات)) شود
لغت نامه دهخدا