- ارهون
- دختر دشتان (دشتان حائض)
معنی ارهون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی گشته فرمانروا، پیشوا، بزرگ ده رئیس و مهتر و قاضی بزرگ، مطلق نصرانی و مسیحی ارکاون ارکووء ن ارکئون
ورمم غده بناگوش
گران کردن، پیشخرید، گران خریدن، گرو گذاشتن
پولی را گویند که پیش از کار کردن بگیرند یا بدهند
وامدار
دایره، اکلیله
کنگر بویا از گیاهان برهان قاطع این واژه را دگر گشته تر خوان پارسی می داند
کمربند، طوق
گروداده شده، گرورفته، کنایه از کسی که دیگری بر او به واسطۀ کاری نیک حقی دارد
ارگ، نوعی ساز با تعداد زیادی لوله که با دمیدن هوا در آن ها صدا ایجاد می شود، ارغنون، ارغن، ارغنن
نوعی اسب تند و تیز و تندرو،برای مثال هزار اسپ دیگر به زرین ستام / از ارغون و از تازی تیزگام (اسدی - ۳۶۳) ، تو را چه نالۀ کوس و چه نالۀ ارغن / به روز جنگ چو باشی نشسته بر ارغون (قطران - ۲۸۱)
نوعی اسب تند و تیز و تندرو،
پرهون، هر چیز دایره مانند، هاله، خرمن ماه، طوق، گردن بند، کمربند، دایره ای که با پرگار کشیده شود
پولی که پیش از کار کردن به مزدور می دهند، بیعانه، پیش بها، برای مثال منم درد تو را با جان خریدار / که ارمون داده ام جان را به بازار (لطیفی- مجمع الفرس - ارمون)
دهقان، کشاورز بزرگ، رئیس و پیشوا، قاضی بزرگ، مهتر ترسایان، پیشوای مسیحی
هر چیز دایره مانند، هاله، خرمن ماه، طوق، گردن بند، کمربند، دایره ای که با پرگار کشیده شود، برای مثال ای شده غافل ز علم و حجت و برهان / جهل کشیده به گرد جان تو پرهون (ناصرخسرو - ۴۹۱)
ژوبلک غارچ از گیاهان
گروگان، گروه نهاده، رهین، گرو
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی ساز که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را به وسیله انبان در آن ها می دمیدند، ارغنون
اسب تند و تیز
جمع رهن، گرویی ها گروگان ها جمع رهن گروها گروگان
سست تر، آسان تر، پست تر، خوارتر