- ارندی
بهندی خروع (کرچک) است. (تحفۀ حکیم مؤمن). حب ّ درخت خروع. (فهرست مخزن الادویه). ارند
معنی ارندی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آقا، کنایه از صاحب، مالک. این کلمه در ترکی عثمانی به طریق احترام به جای کلمۀ آقا به علما و نویسندگان و سایر اشخاص اطلاق شده است
(اِ)
لغت نامه دهخدا
منسوب به اراده. طوعی. اختیاری. به میل. عن قصد. به عمد: گوش آدمی را حرکت ارادی نباشد. تنفس حیوان ارادی نیست
(اَ مَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 228 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
(بْرَ / بِ رَ)
لغت نامه دهخدا
نوعی مشروب الکلی. (یادداشت دهخدا). مشروب الکلی قوی که از تقطیر شراب یا تفالۀ انگور ساخته میشود و بهترین نوع آن کنیاک است. (از دایره المعارف فارسی)
