- ارمد
- خاکستری، چشم درد، نیک باریک خاکسترگون خاکستررنگ خاکستری، صاحب رمد کسی که چشم او درد کند با سرخی و آب ریزی چشم درد گرفته
معنی ارمد - جستجوی لغت در جدول جو
- ارمد
- ویژگی چشم دردمند، در پزشکی مبتلا به چشم درد
- ارمد ((اَ مَ))
- خاکستر رنگ، خاکستری، کسی که به درد چشم دچاراست
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خاکستر
خنثی
ستوده تر
آواز پانزدهم از هفده آواز اصول
رشید تر، راه راست، یابنده تر، برشد تر
مار زنگوله دار، شیر
پنج انگشت دلاشوبه از گیاهان
فراوانترومطبوعتر
رعد زده برق زده
آهسته کار پوشیده کار
منسوب به ارم زبان منسوب به قوم ارم زبان قدیم سوریه
امرود
صاحب آرام، آرام گرفته
ارمنستان، ارمنیه، ولایتی است از کوهستان آذربایجان
بی زن: زن نگرفته زن مرده زن رها، نیازمند بی برگ بینوا، سال بی باران مرد بی زن مرد عزب مرد زن مرده بیوه بدبخت و فقیر، محتاج درویش و بیچاره مرد بی توشه مفلس مسکین، جمع ارامل و ارامیل و ارامله
گونه ای ازبزیون (بزیون قماش) در گذشته از پشم شتر و امروز از پنبه سمینه (دانسته باد که ارمک در پارسی از گیاهان است و بدان ریش بز نیز می گویند)
جمع رمضان، ماه نهم قمری
اهورمزدا، ستاره مشتری، روز اول از هر ماه شمسی
اهورمزدا، ستاره مشتری، روز اول از هر ماه شمسی
درویشی بی چیزی، شیردهی دام، دام میری، دردناک کردن ارماس به خاک سپردن به گور سپردن
تیره رنگ، رنگ به رنگ
بزرگتر، فرازین، ارجمند، برتر، سرآمد
کهنه بکاره کهنه ای که به کار آید
لای لجن
تیره رنگ، رنگ به رنگ
چوبی است که گاو آهن را بر آن نصب کنند و زمین را بشکافند
همیشه، دائم، جاوید
کسی که چشمش درد می کند
دائم، همیشه، پیوسته، جاوید