- ارفاه
- برآسودن، درناز زیستن، تن آسانی، آسوده گرداندن
معنی ارفاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرامیدن، دامن کشان گذشتن، فروهشتن
نرمی کردن، مدارا کردن، سود رسانیدن بکسی، با مهربانی رفتار کردن
ماندگار شدن، بایا شمردن (بایا لازم) بایا دانستن بایا دانی
یاری دادن، چیزی بخشیدن، زین ساختن
زشت گویی
شانه زدن، نزدیک شدن، سخت گیری (در داد و ستد)، بردباری
آسانگیری، سو
مانده گردانیدن کم دادن
نرمی و مدارا کردن، با مهربانی رفتار کردن، گذشت در حق کسی زیادتر از حق او
طعامی که برای زندانیان ترتیب دهند و میان آنان توزیع کنند
آسایش
آسودگی، استراحت، ناز و نعمت
فراخ شدن و آسان شدن زندگی، فراخ عیشی، تن آسانی، آسودگی، رفاهت