جدول جو
جدول جو

معنی ارشد - جستجوی لغت در جدول جو

ارشد
بزرگ تر، برومندتر مثلاً پسر ارشد، کسی که در میان همگنان خود دارای درجه و مقام بالاتر است مثلاً مقام ارشد
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
فرهنگ فارسی عمید
ارشد
(اَ شَ)
نعت تفضیلی از رشد. رشیدتر. راه راست یابنده تر. (غیاث) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
ارشد
(اَ شَ)
حجرالنور است. (اختیارات بدیعی). جوهری است که آنرا مرقشیشا خوانند و بعربی حجرالنور گویند. (برهان قاطع). حجرالروشنائی. (قانون ابوعلی سینا در ادویۀ مفرده ذیل: مارقشیشا). اثلق. (فهرست مخزن الادویه). سنگ روشنائی
لغت نامه دهخدا
ارشد
(اَ شَ)
ابن احمد برسوی. او راست: ارشاد الطالبین فی شرح وصایا المهتدین
لغت نامه دهخدا
ارشد
رشید تر، راه راست، یابنده تر، برشد تر
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
فرهنگ لغت هوشیار
ارشد
((اَ شَ))
بزرگتر، مسن تر
اولاد ارشد: فرزند بزرگ تر
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
فرهنگ فارسی معین
ارشد
بزرگتر، فرازین، ارجمند، برتر، سرآمد
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
فرهنگ واژه فارسی سره
ارشد
بزرگ، کاپیتان، مبصر، بزرگ تر، مسن تر
متضاد: کهتر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ارشد
كبيرٌ
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به عربی
ارشد
Senior
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ارشد
senior, aîné
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ارشد
高级的 , 高级
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به چینی
ارشد
سینئر
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به اردو
ارشد
старший
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به روسی
ارشد
senior, Senior
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به آلمانی
ارشد
старший
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ارشد
starszy
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به لهستانی
ارشد
mzee
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ارشد
সিনিয়র
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به بنگالی
ارشد
sênior
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ارشد
kıdemli
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ارشد
시니어 , 선임
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به کره ای
ارشد
シニアの , 年長者
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ارشد
בכיר , בָּכִיר
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به عبری
ارشد
senior
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ارشد
อาวุโส
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به تایلندی
ارشد
senior
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به هلندی
ارشد
sénior, mayor
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ارشد
senior, anziano
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ارشد
वरिष्ठ
تصویری از ارشد
تصویر ارشد
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرشد
تصویر مرشد
(پسرانه)
راهنمایی کننده، ارشادکننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راشد
تصویر راشد
(پسرانه)
آنکه در راه راست است، دیندار، نام یکی از خلفای عباسی
فرهنگ نامهای ایرانی
(رَ شَ)
مجازاً کامیاب. پیروز. موفق. رستگار:
شیر را چون دید کشتۀ ظلم خود
میدوید او شادمان و بارشد.
مولوی.
و رجوع به رشد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بارشد
تصویر بارشد
پیروز، موفق، رستگار
فرهنگ لغت هوشیار
خورشید، آفتاب، نور آفتاب، نامی برای زن
فرهنگ گویش مازندرانی