جدول جو
جدول جو

معنی ارزیابی - جستجوی لغت در جدول جو

ارزیابی
عمل ارزیاب عمل یافتن ارزش و بهای هر چیز سنجش و بررسی حدود هر چیز و بر آورد کردن ارزش آن تقویم: (خانه های شهر ارزیابی شد)
فرهنگ لغت هوشیار
ارزیابی
تعیین بها و ارزش چیزی، بررسی
تصویری از ارزیابی
تصویر ارزیابی
فرهنگ فارسی عمید
ارزیابی
بهای چیزی را معین کردن
تصویری از ارزیابی
تصویر ارزیابی
فرهنگ فارسی معین
ارزیابی
Appraisal, Assessment, Evaluation
تصویری از ارزیابی
تصویر ارزیابی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ارزیابی
оценка
دیکشنری فارسی به روسی
ارزیابی
Bewertung
دیکشنری فارسی به آلمانی
ارزیابی
оцінка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ارزیابی
ocena
دیکشنری فارسی به لهستانی
ارزیابی
评估
دیکشنری فارسی به چینی
ارزیابی
avaliação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ارزیابی
valutazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ارزیابی
evaluación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ارزیابی
évaluation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ارزیابی
beoordeling, evaluatie
دیکشنری فارسی به هلندی
ارزیابی
การประเมิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
ارزیابی
penilaian, evaluasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ارزیابی
تقديرٌ , تقييمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
ارزیابی
मूल्यांकन
دیکشنری فارسی به هندی
ارزیابی
הערכה
دیکشنری فارسی به عبری
ارزیابی
評価
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ارزیابی
평가
دیکشنری فارسی به کره ای
ارزیابی
değerlendirme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ارزیابی
tathmini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ارزیابی
মূল্যায়ন , মূল্যায়ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
ارزیابی
جائزہ , تشخیص
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
کسیکه ارزش هر چیزیرا تعیین کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
ارزیابنده، کسی که ارزش چیزی را معیّن می کند، مقوّم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
ارز یابنده، کسی که ارزش هر چیزی را معین کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
Evaluator
دیکشنری فارسی به انگلیسی