جدول جو
جدول جو

معنی اردخل - جستجوی لغت در جدول جو

اردخل
(اِ دَ)
مرد نازک اندام پرگوشت. (منتهی الارب). پرگوشت. فربه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ خُ)
جمع واژۀ رخل و رخله و رخل، بمعنی برۀ ماده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ)
نام قصبه ای بجنوب غربی ده کرد (شهر کرد).
لغت نامه دهخدا
(اَ خَ)
نعت تفضیلی از دخول. درآمده تر
لغت نامه دهخدا
تصویری از اردل
تصویر اردل
((اَ دِ))
فراش، مأمور اجراء، آردل
فرهنگ فارسی معین
اشیا بزرگی که حمل و نقل آن ها با دشواری انجام پذیرد
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع گیل خواران قائمشهر
فرهنگ گویش مازندرانی