- ارجوان
- معرب ارغوان، آتشگون
معنی ارجوان - جستجوی لغت در جدول جو
- ارجوان
- ارغوان، گلی سرخ رنگ و پیوسته به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگ ها شکفته می شود، گیاه این گل با برگ های گرد که در اول بهار گل می دهد و قسمت های مختلف آن مصرف دارویی دارد، ارغوانی، صورت سرخ و زیبا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی شده ارغوانی منسوب به ارجوان (ارغوان) ارغوانی به رنگ ارغوان سرخی که به سیاهی زند. توضیح یکی از رنگهای جامه است، نوعی از یاقوت است
درختی از تیره پروانه واران و سر دسته ارغوانیها که در ارتفاعات پایین (بین 180 تا 900 متر) میروید و برای زینت نیز کاشته میشود اکوان. ارغوانی منسوب به ارغوان برنگ ارغوان سرخ مایل به بنفش رنگی سرخ که به بنفشی زند سرخی که به سیاهی زند قرمز تیره آتشگون فرفیری، گل سرخ
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
یاری کننده درستکاران، نام پادشاهان معروف اشکانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
گلی سرخ رنگ و پیوسته به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگ ها شکفته می شود، گیاه این گل با برگ های گرد که در اول بهار گل می دهد و قسمت های مختلف آن مصرف دارویی دارد، کنایه از ارغوانی، برای مثال زمین ارغوان و هوا آبنوس / سپهر و ستاره پرآوای کوس (فردوسی - ۳/۱۱۵) ، کنایه از صورت سرخ و زیبا
لاتینی تازی شده: چلغوزه پارسی تازی شده ارگان گونه ای از زیت ها زالزالک زیتون مرا کشی
ترزبان
کادو، هدیه
شکم و زیر شکم کاواکان
شعر خواندن در معرکه و جنگ، خودستائی کردن
بادپیچ تاب، آلاکلنگ، دشت
ترکی درنده شیر شیر، دلیر، یکی از ویژه نام های ترکی است شیر درنده، شیر، مجازاًمرد شجاع
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
گروستاندن، گروکردن، گروگان گرفتن گرو گرفتن گروستاندن گرو کردن به گرو گان گرفتن
سیراب شدن، تاب برداشتن
دوک و دوکدان ساختن
رئیس و مهتر و قاضی بزرگ، مطلق نصرانی و مسیحی، ارکاون، ارکئون
گل سرخ، برنگ ارغوان
دست از بدی کشیدن، پشیمانی از رهاکردن بازگشت بانگ کسی را در آوردن
لاتینی گشته توکا از پرندگان
آواز، روزسخت، روزآسان روز نرم از واژه های دو پهلویست (از لغات اضداد)
انکار و حاشا
پارسی تازی گشته آهن نرم
تربیت کننده، مربی
تحفه ای که از جایی بجایی دیگر برند سوغات ره آورد سفر
استوار محکم متین، معتمد امین، مضبوط
شکوفه ها
آنکه دم در خانه بزرگان نگهبانی دهد نگهبان در حاجب قاپوچی، حارس نگهبان. یا دربان فلک آفتاب، ماه
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نوازش شده اهورا، دارنده سخن سزاوار مرکب از ارنه (سزاوار) + واز (واژه)، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو دختر جمشید پادشاه پیشدادی