جدول جو
جدول جو

معنی ارجام - جستجوی لغت در جدول جو

ارجام
(اَ)
کوهی است. جبیهاء الاشجعی راست:
ان ّ المدینه لامدینه فالزمی
ارض الستار و قنّهالأرجام.
(معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارشام
تصویر ارشام
(پسرانه)
آرشامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارسام
تصویر ارسام
(پسرانه)
نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرجام
تصویر فرجام
انجام، پایان، عاقبت، آخر کار، در علم حقوق تجدیدنظر در رای دادگاه که توسط دیوان عالی کشور صورت می گیرد
فرجام خواستن: در علم حقوق تقاضای تجدیدنظر در دعوایی که حکم آن از دادگاه استان صادر شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارجاع
تصویر ارجاع
سپردن کاری به کسی یا جایی، هدایت کردن به جای دیگر برای راهنمایی و اطلاعات بیشتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارذام
تصویر ارذام
لبریزشدن لب پر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بر جایی ابر، برگ آوردن درخت، هی کردن هین کردن شتر، خاکریزی (معین) همیشه بودن ساکن و پا بر جا بودن، رام ساختن خاک ریزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع جرم، تن ها پیکرها، توده ها، اجسام (و بیشتر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف) پیکرها، جرم های فلکی ستارگان،جمع جرم گناهان یا اجرام بسیط (بسیطه)، موجودات و کاینات سماوی وجوی مانند افلاک و کواکب و غیره، اجسام غیر مرکبه و یا مرکب از عناصر متساوی الاجزاءجمع جرم تن ها اجسام (و بیشتر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف) پیکرها، جرم های فلکی ستارگان،جمع جرم گناهان یا اجرام بسیط (بسیطه)، موجودات و کاینات سماوی و جوی مانند افک و کواکب و غیره، اجسام غیر مرکبه و یا مرکب از عناصر متساوی اجزاء مانند ط نقره آهن. یا اجرام چرخ. افک و ستارگان اجرام سماوی. اجرام بسیط یا اجرام علوی. اجرام بسیط یا اجرام عنصری. اجسام خاکی. یا اجرام فلکی. اجرام بسیط یااجرام مرکب (مرکبه) اجسامی که مرکب از عناصر مختلفه الطبایع باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهجام
تصویر اهجام
جمع هجم، پیلپا ها، قدح بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وجم، ستبرترها، دراز تر، ناکسان، کمینگان، فرسنگسارها، سنگ های بر هم نهاده کالار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجام
تصویر انجام
انتها، آخرهرکار، اتمام کار، آخر کار، فرجام، پایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الجام
تصویر الجام
پارسی تازی شده لگام نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعجام
تصویر اعجام
عجم، ایرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احجام
تصویر احجام
باز ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزام
تصویر ارزام
غرش تندر، نالیدن اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسجام
تصویر اسجام
روان شدن اشک اشک ریختن شاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمام
تصویر ارمام
مغز دار شدن استخوان، خاموش شدن، پوسیدن استخوان، گراییدن به بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروام
تصویر اروام
جمع رومی، رومیان جمع رومی رومیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارهام
تصویر ارهام
نم نم باریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعام
تصویر ارعام
نزاریدن گوسپندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغام
تصویر ارغام
بخاک مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاب
تصویر ارجاب
ترسیدن، بزرگداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاح
تصویر ارجاح
اریباندن، برتر دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارشام
تصویر ارشام
درخشیدن آذرخش، مهر کردن خنور، برگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاد
تصویر ارجاد
لرزانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاع
تصویر ارجاع
باز گردانیدن، رجوع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاف
تصویر ارجاف
خبرهای دروغ، چیزهای دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجال
تصویر ارجال
فروگذاشتن، مولش دادن (مولش مهلت)، پیاده گردانیدن فرودکشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی شده: چلغوزه پارسی تازی شده ارگان گونه ای از زیت ها زالزالک زیتون مرا کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارحام
تصویر ارحام
رحم، خویشان، زهدانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارخام
تصویر ارخام
برتخم نشستن: پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
جمع رقم، خطها، نوشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجام
تصویر انجام
اتمام، پایان، سرانجام، اعمال، ایفا، ختم شدن، آخر، اجرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارجاع
تصویر ارجاع
باز فرستادن، فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرجام
تصویر فرجام
اتمام، پایان، سرانجام، عاقبت
فرهنگ واژه فارسی سره