جدول جو
جدول جو

معنی ارتقا - جستجوی لغت در جدول جو

ارتقا
پیشرفت، ترقی، به پایۀ بالاتر رسیدن
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
فرهنگ فارسی عمید
ارتقا
برشدن برآمدن بالارفتن، برکشیدن بالابردن با رفتن بر با رفتن به با بر شدن، بر رفتن بلند بر آمدن پرشدن، صعود، آنست که شاعر صفتی آغاز کند و به مراتب با رود: (در سراب افتد اگر یک قطره خون از لبت چشمه را آب حیاتش زاید و خیزد نبات) یا قانون نشوء و ارتفاء. قانون تکامل (نظریه داروین)
فرهنگ لغت هوشیار
ارتقا
پیشرفت
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
فرهنگ واژه فارسی سره
ارتقا
برکشی، پیشرفت، ترفیع، ترقی، صعود
متضاد: تنزل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ارتقا
يرقّي
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به عربی
ارتقا
Preferment
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ارتقا
avancement
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ارتقا
awans
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به لهستانی
ارتقا
ترقی
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به اردو
ارتقا
повышение
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به روسی
ارتقا
Beförderung
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به آلمانی
ارتقا
підвищення
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ارتقا
kupandishwa cheo
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ارتقا
পদোন্নতি
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به بنگالی
ارتقا
晋升
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به چینی
ارتقا
terfi
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ارتقا
승진
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به کره ای
ارتقا
昇進
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ارتقا
पदोन्नति
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به هندی
ارتقا
kenaikan pangkat
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ارتقا
การเลื่อนตำแหน่ง
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به تایلندی
ارتقا
promotie
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به هلندی
ارتقا
promoción
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ارتقا
promozione
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ارتقا
promoção
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ارتقا
קִידּוּם
تصویری از ارتقا
تصویر ارتقا
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارتقاب
تصویر ارتقاب
انتظار کشیدن، انتظار
فرهنگ فارسی عمید
آلوده شدن بزعفران. (منتهی الارب) ، گرد آمدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارتقاع
تصویر ارتقاع
پاکداشت
فرهنگ لغت هوشیار
دیدبانی، چشم داشت چشم داشتن چیزی یا کسی را انتظار، دیدبانی کردن، با آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتقاش
تصویر ارتقاش
درآویختن کرکم آلایی (کرکم زعفران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتقاء
تصویر ارتقاء
((اِ تِ))
برآمدن، بلند شدن، صعود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتقاب
تصویر ارتقاب
((اِ تِ))
چشم داشتن، چشمداشت، دیدبانی کردن، بالا آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتقاء
تصویر ارتقاء
بالا بردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تکامل
دیکشنری اردو به فارسی