نام کتاب لغت عرب ازابوحیان و اصل آن ’ارتشاف الضرب من کلام العرب’ است، در کاری افتادن که نتوان از آن بیرون شد. (منتهی الارب). در کاری دشخوار گرفتار شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، در گل افتادن. (منتهی الارب). در گل ماندن، در گل افکندن چیزیرا. (غیاث اللغات) ، بازداشتن پلیدی را. (منتهی الارب) ، فرورفتن در زمین سخت، چنانکه پای اسپ: فارتطمت بسراقه فرسه، پای اسب او فرورفت بزمین سخت
نام کتاب لغت عرب ازابوحیان و اصل آن ’ارتشاف الضرب من کلام العرب’ است، در کاری افتادن که نتوان از آن بیرون شد. (منتهی الارب). در کاری دشخوار گرفتار شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، در گِل افتادن. (منتهی الارب). در گل ماندن، در گل افکندن چیزیرا. (غیاث اللغات) ، بازداشتن پلیدی را. (منتهی الارب) ، فرورفتن در زمین سخت، چنانکه پای اسپ: فارتطمت بسراقه فرسه، پای اسب او فرورفت بزمین سخت
افتادن برف و پا گرفتن آن. افتادن برف و جای گرفتن آن بر زمین. (منتهی الارب). مؤلف تاج العروس گوید: ارتکف الثلج، اهمله الجوهری و قال شمر أی وقع فثبت فی الارض، زاد فی اللسان کقولک فی الفارسیه: بنشست
افتادن برف و پا گرفتن آن. افتادن برف و جای گرفتن آن بر زمین. (منتهی الارب). مؤلف تاج العروس گوید: اِرتکف الثلج، اهمله الجوهری و قال شمر أی وقع فثبت فی الارض، زاد فی اللسان کقولک فی الفارسیه: بنشست