جدول جو
جدول جو

معنی ارأف - جستجوی لغت در جدول جو

ارأف
(اَ ءَ)
نعت تفضیلی از رأفت. رؤف تر. مهربان تر: ارأف امتی بامتی ابوبکر. (حدیث)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ءَ)
کلمه ایست که گوسپندان را بدان خوانند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رَءْفْ)
رائف. رؤف. رئف. مهربان. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (ازتاج العروس). سخت و بسیار مهربان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْفْ)
راف. می. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). راف. خمر. (از تاج العروس). شراب. باده. و رجوع به راف و مترادفات دیگر شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْفْ)
مهربانی خدا نسبت به بندگان. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رأفت. رأفه. راءف. رآفه: رأف اﷲ بک، مهربانی کند خدای بر تو. (از منتهی الارب). رجوع به مصادر مذکور شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْفْ)
موضعی است یا ریگی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(تَ قَزْ زُ)
سخت بخشودن خدا بر بندگان. (از اقرب الموارد). رأفت. رأفه. رآفه. رجوع به مصادر مذکور شود، سخت بخشودن و مهربانی کردن. (منتهی الارب). مهربان شدن. (منتهی الارب). و آن از رحمت رقیق تراست و در آن بر کراهت اقدام نمیشود در صورتی که در رحمت بمقتضای مصلحت بر مکروه نیز اقدام میشود. (از منتهی الارب) (از تاج العروس). و رجوع به رأفت شود
لغت نامه دهخدا