- اراضی
- جمع ارض
معنی اراضی - جستجوی لغت در جدول جو
- اراضی
- زمین ها
- اراضی
- ارض ها، زمین ها، جمع واژۀ ارض
- اراضی
- جمع ارض، زمین ها، زمین های دایر و مزروع، موات زمین هایی که دایر نباشد و مالکی نداشته باشد، عشر زمین هایی که موقع گرفتن مالیات مساحت آن منظور نمی شود، بایر زمین هایی که در آن ها کشت و زرع و آبادی نبا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نا خشنود
ناخرسند آنکه راضی نیست ناخشنود مقابل راضی
آن که راضی نیست، ناخشنود، مقابل راضی
Disgruntled, Displeased, Malcontent
descontente
disgustado, descontento
niezadowolony
недовольный
незадоволений , незадоволений , незадоволений
ontevreden
verärgert, unzufrieden
mécontent
scontento
नाराज , असंतुष्ट , असंतुष्ट
অসন্তুষ্ট , অসন্তুষ্ট
hoşnutsuz, memnuniyetsiz
불만족스러운 , 불만족한 , 불만
kutoridhika, siyo furaha
不满的 , 不满的 , 不满
不満な , 不満
לא מרוצה , מאוכזב , כַּעַס
tidak puas, tidak senang
ไม่พอใจ , ไม่พอใจ , ไม่พอใจ
غاضبٌ , غضبانٌ , ساخطٌ
ناراض , ناخوش , ناراض
یک تن از فرقه اباضیه
پنیرمایه مایه پنیر از دانه های گیاهی
سیراب گرداندن
سیراب گرداندن
منسوب به اراده، اختیاری
خرسندی -1 از هم خشنود شدن راضی گشتن، خشنودی رضایت. یا به تراضی طرفین. بخشنودی دو جانب برضایت دو طرف معامله. از هم راضی شدن