جدول جو
جدول جو

معنی ارابه - جستجوی لغت در جدول جو

ارابه
گردون، بارکش، گاری
تصویری از ارابه
تصویر ارابه
فرهنگ لغت هوشیار
ارابه
وسیلۀ نقلیۀ چرخ دار که بیشتر برای حمل و نقل بار به کار می رود، گردونه، گاری
ارابۀ جنگی: گردونه یا وسیله ای که در جنگ به کار می رود مانند تانک، زره پوش
تصویری از ارابه
تصویر ارابه
فرهنگ فارسی عمید
ارابه
((اَ رّ بِ))
گاری با دو چرخ که از چوب می ساختند و برای حمل بار از آن استفاده می کردند
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردبه
تصویر اردبه
پارگین بزرگ آگور بزرگ (آگور آجر) خشت پخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزبه
تصویر ارزبه
کلوخ کوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارائه
تصویر ارائه
نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارانه
تصویر ارانه
گاومیری دام میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراقه
تصویر اراقه
ریختن آبگونه ریختن، شاشیدن اراقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراغه
تصویر اراغه
جستن، خواستن، خواستن بافریب، فریب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراضه
تصویر اراضه
سیراب گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراسه
تصویر اراسه
جمع اریس، کشاورزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراده
تصویر اراده
دوست داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
آسودن، آسایش دادن، گندیدگی بویناکی، هوده رسانی (هوده حق) آسودن بر آسودن، راحت رسانیدن آسایش دادن، حق به حق دار دادن رد کردن حق کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی گیاهی از تیره چلیپاییان تره تیزک کوهی گیاهی از تیره چلیپائیان که گونه های متعدد دارد. بعضی گونهایش یکساله و بعضی دائمیند و در بعضی گونه ها ساقه و برگها کرک دارند. این گیاه و دیگر گونه هایش بیشتر در دامنه های آلپ و کوههای قفقازیه در نواحی سردسیر و یا معتدل میرویند: ارابس ابیص تره تیزک کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تاراج، گذرانیدن آب کردن گداختن گدازاندن آب کردن ذوب کردن گداختن گدازانیدن، غارت کردن، نیکو کردن کار خود را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارنبه
تصویر ارنبه
قسمی غرفه، برابرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصابه
تصویر اصابه
برخورد، به آماج رسیدن، سوکوار گشتن، به نشانه خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشابه
تصویر اشابه
توده مردم، داراک ناروا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درابه
تصویر درابه
دلیری بر حرب و بر هر کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارائه
تصویر ارائه
پدیدار کردن، نمایاندن، پیشکش، پیش آوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اراده
تصویر اراده
کامش، پشتکار، آهنگ، خواست، یازش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خرابه
تصویر خرابه
ویرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جرابه
تصویر جرابه
جوراب ساق کوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
پاکیدن، پاکاندن، پاک یافت، خوشبو کردن، خوشمزه ساختن، خوش سخنی خوشمزگی پاک کردن، خوشبوی کردن، حلال و پاکیزه کردن، خوشمزه کردن طعام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغابه
تصویر اغابه
غایب گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابه
تصویر انابه
توبه و پشیمانی و بازگشت به سوی خدای تعالی، توبه و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
بانگ زدن، ترساندن، فرا خوانی به شتاب بانگ زدن نهیب زدن، ترساندن ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرابه
تصویر خرابه
ویرانه
فرهنگ لغت هوشیار
آویزه منگوله رشته ها و منگوله هایی که از کنار و حاشیه چیزی آویزند، جمع شراریب، لوله هایی از شیشه باریک که از داخل آن ها نخ بیرون کنند برای آویزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراده
تصویر اراده
عراده، واحد شمارش توپ، از آلات جنگی شبیه منجنیق که برای پرتاب کردن سنگ به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرابه
تصویر غرابه
شیشۀ بزرگی که دهانۀ آن تنگ و شکمش فراخ باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرابه
تصویر چرابه
چربی ای که روی شیر میبندد، سرشیر، خامه، قیماق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارابس
تصویر ارابس
گیاهی از تیرۀ چلیپاییان، با ساقه و برگ های کرک دار، به انواع مختلف، تره تیزک کوهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارائه
تصویر ارائه
نشان دادن، نمایاندن، بیان کردن، گفتن مثلاً ارائۀ دلیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرابه
تصویر شرابه
رشته ها و منگوله هایی که از کنارۀ چیزی آویزان می کنند
فرهنگ فارسی عمید