نمودن. (غیاث). بنمودن. نشان دادن.
- ارائه دادن و ارائه کردن، نمودن. نشان دادن.
- ارائۀ طریق، راه نمودن. رهبری. راهنمائی. رهنمونی. دلالت.
نمودن. (غیاث). بنمودن. نشان دادن.
- ارائه دادن و ارائه کردن، نمودن. نشان دادن.
- ارائۀ طریق، راه نمودن. رهبری. راهنمائی. رهنمونی. دلالت.