- ادعج
- مرد سیه چشم
معنی ادعج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گول و نادان کانا
پشیناری به خود بستن فرا خواست، آرزو کردن دعوی کردن (خواه حق و خواه باطل) دعوی کردن بر کسی دعوی کردن بچیزی، نام و نسب خویش گفتن پیش حریف در کار زار، آرزو کردن، خواستن چیزی در دادگاهها بوسیله نوشته و یا گفتار از طرفی و ممکن است شخصی که چیزی را از دیگری میخواهد بر حق باشد یا ناحق
داوی، داویدن، داوش، داو
گفتن سخنی که هنوز درستی یا نادرستی آن اثبات نشده است، مدعی شدن، در علم حقوق اقامۀ دعوی، خودبینی، خودستایی
Allegation, Assertion
обвинение , утверждение
Behauptung
звинувачення , твердження
zarzut, twierdzenie
指控 , 断言
alegação, afirmação
accusa, affermazione
alegación, afirmación
allégation, affirmation
bewering
ข้อกล่าวหา , การยืนยัน
tuduhan, pernyataan
مستمرٌّ , قناعةٌ
आरोप , दावा
申し立て , 主張
madai
অভিযোগ , দাবি
الزام , دعویٰ
سیاه چشم و گشاده چشم گردیدن، سیاه چشمی