جدول جو
جدول جو

معنی ادریانه - جستجوی لغت در جدول جو

ادریانه
(اَ نَ)
شهری بوده است قدیمی در بیثینا، بر ساحل نهر ریداکس در دامنۀ کوه اولمبوس و اکنون اثری از آن نیست. (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ادیبانه
تصویر ادیبانه
مانند ادیبان، ادیب مانند، به روش ادبی، دارای فنون ادب، ادبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
از روی شادی و خوشحالی، توام با شادی، جشنی که از روی شادی و نشاط می گیرند، ساز و دهلی که در جشن و شادمانی می نوازند، مژدگانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاریانه
تصویر زاریانه
ناله و زاری، سبب ناله و زاری، آنچه باعث گریه و زاری شود، برای مثال بشنو ای یار از نزاری زار / زاری ما و زاریانۀ ما (نزاری - مجمع الفرس - زاریانه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موریانه
تصویر موریانه
نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند
چوب خوٰارک، تافشک، رشمیز، رونجو، ریونجو، لبنگ، دیوک، ارضه
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
شهریست در ولایت میشیگان آمریکا. کارخانه های ذوب مس و آهن دارد ومرکبات در آن بعمل می آید. (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
کسی که نام او را در سیاهه سربازان بنیچه دهات مینوشتند در صورتیکه بجای خود کس دیگری را بخدمت سربازی اعزام میکرد ماهانه ای باو می پرداخت (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاریانه
تصویر زاریانه
سبب و باعث ناله و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیرانه
تصویر امیرانه
پارسی است میرانه شاهوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
از روی خوشحالی و شادی
فرهنگ لغت هوشیار
ادبمندانه مانند ادیبان: ادیبانه سخن گفت، ادبی مربوط بادبیات: بیانات ادیبانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذریونه
تصویر اذریونه
بخور مریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخدریان
تصویر اخدریان
گوش خریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادرانه
تصویر مادرانه
آمیخته با مهر محبت، منسوب به مادر
فرهنگ لغت هوشیار
زنگاری که آهن و فولاد را ضایع میکند بطوریکه از صیقل کردن برطرف نشود، حشره ای مانند مورچه که خوراک آن چوب است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امدریان
تصویر امدریان
دم اسپی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادرانه
تصویر مادرانه
((~. ن))
مانند مادر، از روی مهر و سنجیدگی
فرهنگ فارسی معین
((نِ))
حشره ای است از راسته آرکیپترها که نزدیک به راسته رگ بالان است. موریانه حشره ای است اجتماعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادیبانه
تصویر ادیبانه
((اَ نِ))
مانند ادیبان، ادبی، مربوط به ادبیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
((نِ یا نَ))
آن چه از روی شادی باشد، شاد، عیش، طرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاریانه
تصویر زاریانه
((نَ یا نِ))
سبب و باعث ناله و زاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
Operatically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
de manière opératique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
оперно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
opernhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
оперно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
operowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
歌剧般地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
operaticamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
operisticamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
operáticamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
operatisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
อย่างอุปรากร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اپرایانه
تصویر اپرایانه
secara operatik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی