- ادبارگر
- نگون بخت سیه روز آنکه بدبختی بدو روی میاورد مدبر بد اقبال
معنی ادبارگر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
бескорыстный
selbstlos
безкорисливий
bezinteresowny
desinteressado
altruista
desinteresado
désintéressé
onzelfzuchtig
ไม่เห็นแก่ตัว
tidak mementingkan diri
नि:स्वार्थ
לא אנוכי
asiyejali faida binafsi
স্বার্থহীন
بے غرض
بخت برگشتگی، تیره بختی، تیره روزی، برای مثال چون می گذرد کار چه آسان و چه سخت / واین یک دم عاریت چه ادبار و چه بخت (عنصری - ۳۱۰) ، کثیف، پشت کردن، رو برگرداندن