جدول جو
جدول جو

معنی اخموری - جستجوی لغت در جدول جو

اخموری
(اُ)
منسوب به اخمور. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ)
بطنی از معافر که بمصر فرودآمده اند. (سمعانی) ، سپس کردن. (منتهی الارب). واپس بردن. (تاج المصادر بیهقی). واپس داشتن، پس چیزی پنهان کردن
لغت نامه دهخدا
(مَ)
می زدگی. (ناظم الاطباء) :
یک دو جام از روی مخموری بخور
یک دو جنس از روی یک جانی بخواه.
خاقانی.
یک قدح بیرنج مخموری کراست
هر گلی را زخم خاری در قفاست.
امیر حسینی سادات.
و رجوع به مخمور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مخموری
تصویر مخموری
می زدگی پژمانی ناوش مستی، خماری خمارآلودگی می زدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگوری
تصویر انگوری
شرابی که از انگور بگیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انماری
تصویر انماری
ناباوری به دینT عدم اعتقاد به روزشمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلگری
تصویر اخلگری
کار اخلگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخم رو
تصویر اخم رو
ترش رو چین بر ابرو و پیشانی افکنده
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به اخبار کسی که حکایت ها و قصه ها و داستانها را روایت کند محدث اثری مقابل اصولی، در اصطح فقیهان شیعه کسی را گویند که فقط بظاهر حدیث ها تمسک کند و بدلیل های عقلی روی نیاورد، در اصطح ابن الندیم (صاحب الفهرست) و زمان او تاریخ نویس عالم به تاریخ و ترجمه احوال، منسوب به فرقه اخباریان. منسوب به اخبار یا مضارع اخباری. فعل مضارعی که وجه صرفی آن دلت کند بر حدوث کار بطریق خبر و قطع و یقین: (میشوم میخواهم میروم) یا وجه اخباری. یکی از وجه های شش گانه در صرف فعلها و آن این است که کار را بطور قطع و یقین بیان نماید: (میروم رفتم خواهم رفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاموشی
تصویر خاموشی
سخن ناگفتن، بی سخنی، عدم تکلم، بی کلام بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخنوری
تصویر سخنوری
نطق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خاموشی
تصویر خاموشی
سکوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخباری
تصویر اخباری
نوگو
فرهنگ واژه فارسی سره
خمارآلودگی، خماری، مستی، می زدگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
مقطّبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
mauvaise humeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
不機嫌
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
暴躁
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
угрюмость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
Mürrischkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
ความหงุดหงิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
क्रोधपूर्णता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
похмурість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
gburowatość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
rabugice
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
mal humor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
קְדִירוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
scontrosità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
norsheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
ترش‌رویی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
রুক্ষতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
mkorofi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
suratsızlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اخموگری
تصویر اخموگری
무뚝뚝함
دیکشنری فارسی به کره ای