جدول جو
جدول جو

معنی اخلاس - جستجوی لغت در جدول جو

اخلاس
به ربودن واداشتن، آمیختگی
تصویری از اخلاس
تصویر اخلاس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخلاق
تصویر اخلاق
خلق ها، خوی ها، طبع ها، عادت ها، جمع واژۀ خلق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
نشستی معمولاً رسمی برای گفتگو یا مشاوره در امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
وعدۀ دروغ دادن، خلاف کردن در وعده، جایگزین کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختلاس
تصویر اختلاس
دزدیدن پول مؤسسه یا ادارۀ دولتی، غنیمت شمردن، در علوم ادبی بیان کردن معنی مدح در غزل یا معنی غزل در مدح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابلاس
تصویر ابلاس
مایوس شدن، ناامید شدن، اندوهگین شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
خمس ها یک پنجم ها، جمع واژۀ خمس
فرهنگ فارسی عمید
جمع خلق، جامه های کهنه ژنده ها، جمع خلق، رفتار خوی ها فرخوی ج خلق، خویها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایلاس
تصویر ایلاس
گواژه زدن (گواژه کنایه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولاس
تصویر اولاس
اولس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهلاس
تصویر اهلاس
پنهان خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بی چیزی ورشکستگی ناداری بی چیز شدن نادار گشتن، بی چیزی ناداری تنگدستی، ور شکستگی. گدا و بینوا شدن، ورشکسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطلاس
تصویر اطلاس
جمع طلس، نامه های زدوده، جامه های ریمناک
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خلط، خل ها (خل خلط) درپزشکی باستانی باور داشتند آدمیان به چهار خلند: خل خونی خل ویشی (ویش صفرا) خل سیاباهی (سوداء) و خل درمی (درم بلغم پهلوی)، کنش ها، داروهای خوشبو جمع خلط، داروهای خوشبو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابلاس
تصویر ابلاس
نومیدی هاژی
فرهنگ لغت هوشیار
آشوب بر هم زدن کار شکنی زیانگری در تازی با آرش (معنی) بردن و ربودن نیز آمده اخلال طلب اخلال جوی اخلال گر خلل آوردن، خلل و رخنه کردن، خلل رسانیدن، زیان رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخفاس
تصویر اخفاس
دریده گویی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع حلس، گلیم ها پلاس ها پلاس پوشاندن: ستوررا، پربارانی، گیاه انبوهی پرگیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراس
تصویر اخراس
گنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختلاس
تصویر اختلاس
کیسه بری زود دوزی تر دستی پنهان ربایی، ستوده گویی دزدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
نشانیدن، انجمن، نشست باهم نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
یکرنگی دوستی راستین، سرگی پاکی، ویژه کرد ویژه داشت راستدینی خداگزینی، پرمغزی در استخوان، پالایش: چربی و روغن خالص کردن، ویژه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاج
تصویر اخلاج
جنبیدن، جنباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاب
تصویر اخلاب
برگ آوردن تاک، تیره گشتن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخساس
تصویر اخساس
زبون کردن، زفت یافتن، بهره را کم کردن، فرودکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلام
تصویر اخلام
جمع خلم، دوستان یاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیاس
تصویر اخیاس
جمع خیس، انبوه درختان بیشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخناس
تصویر اخناس
بینی رفته، کنه از خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخماس
تصویر اخماس
پنج شدن پنج تاشدن پنج تایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
جمع خلف، جانشینان باز پسینان بازماندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاص
تصویر اخلاص
یکرنگی، پاکدلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
جانشینان، پس آیندگان، پسینیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخلاق
تصویر اخلاق
رفتار، منش شناسی، منش، خو، خوی ها، منش ها، فراخویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخلال
تصویر اخلال
دستبری، بهم زدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
نشست
فرهنگ واژه فارسی سره