- اخشاد (پسرانه)
- نام پادشاه فرغانه
معنی اخشاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
راه راست نمودن راه نمودن راه نمودن راه راست نمودن راه به حق نمودن به حق و درستی رهنمونی کردن، راهنمایی هدایت مقابل راهنمایی هدایت مقابل اضل، جمع ارشادات
جمع خشب، در تازی بی پیشینه است چوب های خوشبو، جمع خشب. چوبها، چوبهای خوشبو. توضیح این جمع در لغت عرب دیده نشده و ظاهرا تصرف ایرانیان است
آرمیدن، خاموش شدن، خاموش کردن
راهنمایی
تعریف کردن گشمده را
هدایت کردن به راه راست، راهنمایی کردن
جمع خشب، چوب ها، چوب های خوشبو
خواندن شعر کسی برای دیگری، شعر خواندن، هجو کردن، راهنمایی کردن، تعریف گمشده ای را کردن و در طلب آن رفتن
ترساندن، ترسانیدن