اختلاس دزدیدن پول مؤسسه یا ادارۀ دولتی، غنیمت شمردن، در علوم ادبی بیان کردن معنی مدح در غزل یا معنی غزل در مدح ادامه... دزدیدن پول مؤسسه یا ادارۀ دولتی، غنیمت شمردن، در علوم ادبی بیان کردن معنی مدح در غزل یا معنی غزل در مدح تصویر اختلاس فرهنگ فارسی عمید
اختلاس ربودن. (تاج المصادر بیهقی). مخالسه. تخلس. (زوزنی). ادامه... ربودن. (تاج المصادر بیهقی). مخالسه. تخلس. (زوزنی). لغت نامه دهخدا
اختلاس کیسه بری زود دوزی تر دستی پنهان ربایی، ستوده گویی دزدی کردن ادامه... کیسه بری زود دوزی تر دستی پنهان ربایی، ستوده گویی دزدی کردن تصویر اختلاس فرهنگ لغت هوشیار
اختلاس((اِ تِ)) ربودن، دزدیدن، سوءاستفاده مالی توسط شخص مسئول ادامه... ربودن، دزدیدن، سوءاستفاده مالی توسط شخصِ مسئول تصویر اختلاس فرهنگ فارسی معین
اختلاس حیف ومیل، دزدی، دزدیدن، دزدی کردن، ربایش، ربودن، سرقت ادامه... حیف ومیل، دزدی، دزدیدن، دزدی کردن، ربایش، ربودن، سرقت فرهنگ واژه مترادف متضاد
اختلاس appropriazione indebita ادامه... appropriazione indebita تصویر اختلاس دیکشنری فارسی به ایتالیایی