- اختصاصی
- خصوصی، مخصوص
معنی اختصاصی - جستجوی لغت در جدول جو
- اختصاصی
- خودویژه
- اختصاصی
- منسوب به اختصاص. خصوصی، مخصوص، ویژه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به اختصار چیزی که در آن اختصار بعمل آمده باشد مطلب یاسخنی که بکوتاهی و اختصار در آمده باشد، یا عمت اختصاری. نشانی که کلمه یا سخنی یا مطلبی را بکوتاهی نمایش میدهد مث (رک) عمت اختصاری (رجوع کنید) و (ص) عمت اختصاری (صلی الله علیه) است. یا عیم اختصاری. نشانهایی که به کوتاهی گویای سخن یا مطلب یا کلمه ایست یا نشانه اختصاری
خاص کردن، خاص گردانیدن بچیزی
مخصوص کاری یا چیزی کردن، ویژه کردن، ویژگی، قرب و منزلت
Allocation, Appropriation
распределение , присвоение
Zuweisung, Aneignung
розподіл , присвоєння
przydział, przywłaszczenie
分配 , 占用
alocação, apropriação
allocazione, appropriazione
asignación, apropiación
allocation, appropriation
toewijzing, toe-eigening
การจัดสรร
alokasi, pengalokasian
عملٌ غير سائغٍ , إضعافٌ
आवंटन
הקצאה
ugawaji
বরাদ্দ
تخصیص , اختصاص
گزینایی هامکیک کامیک ارادی کاری که با اختیار و اراده و آزادی عمل تواء م باشد مقابل اجباری اضطراری
منسوب باختناق
آمیزه ای
ویژگی ها، برگزیده ها، جمع اختصاص
به کوتاهی کوته سخن از روی اختصار به اختصار به کوتاهی بدون حشو و زواید بطور خصه و مختصر مختصرا
من درآوردی، پیش خودی