- اختصار
- کوتاه کردن سخن را
معنی اختصار - جستجوی لغت در جدول جو
- اختصار
- چکیده، کوتاه، کوتاه کردن، کوتاهی
- اختصار
- مختصر کردن، کوتاه کردن
- اختصار ((اِ تِ))
- کوتاه کردن، ایجاز، اکتفاء، بسنده کردن
- اختصار
- Abbreviation, Abridgement, Brevity, Conciseness, Terseness
- اختصار
- сокращение , краткость , сжатость , лаконичность
- اختصار
- Abkürzung, Kürzung, Kürze
- اختصار
- скорочення , лаконічність , стислість
- اختصار
- skrót, zwięzłość
- اختصار
- 缩写 , 简洁
- اختصار
- abreviação, brevidade, concisão
- اختصار
- abbreviazione, brevità, concisione
- اختصار
- abreviación, brevedad, concisión
- اختصار
- abréviation, abrégé, brièveté, concision
- اختصار
- afkorting, verkorting, beknoptheid
- اختصار
- คำย่อ , การย่อ , ความย่อ , ความกระชับ
- اختصار
- singkatan, ringkasan, kejelasan, keringkasan
- اختصار
- خلافٌ , إضطرابٌ , إضطرابٌ
- اختصار
- संक्षेप , संक्षिप्तीकरण , संक्षिप्तता
- اختصار
- קיצור , תמציתיות , תמצית , תִמצוּת
- اختصار
- 略語 , 短縮 , 簡潔
- اختصار
- 축약 , 간결함
- اختصار
- kısaltma, kısalık, özlülük
- اختصار
- ufupisho, kifupi, ufupi
- اختصار
- সংক্ষেপ , সংক্ষেপণ , সংক্ষিপ্ততা
- اختصار
- اختصار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به اختصار چیزی که در آن اختصار بعمل آمده باشد مطلب یاسخنی که بکوتاهی و اختصار در آمده باشد، یا عمت اختصاری. نشانی که کلمه یا سخنی یا مطلبی را بکوتاهی نمایش میدهد مث (رک) عمت اختصاری (رجوع کنید) و (ص) عمت اختصاری (صلی الله علیه) است. یا عیم اختصاری. نشانهایی که به کوتاهی گویای سخن یا مطلب یا کلمه ایست یا نشانه اختصاری
به کوتاهی کوته سخن از روی اختصار به اختصار به کوتاهی بدون حشو و زواید بطور خصه و مختصر مختصرا
گزیدن، گزین کردن
خاز شدن، خازیستن (پژوهشی در اساطیر ایران پاره نخست مهرداد بهار)
پیمان شکنی
سبزه بری چمن زنی، برداشتن بار باربرداری
دشمنی کردن
به هم چسباندن، برهم نهادن
خاص کردن، خاص گردانیدن بچیزی