پارک گیری (پارک: رشوه) پاره گیری، باجگیری، به زورستانی بسیار گیرندگی سخت گیری بزور و ستم از مردم چیز ستدن رشوه و باج گرفتن از مردم، گرفتن مال یا جنسی را بزور و تهدید از شخصی و آن از جرایم ضد آزادی است
پارک گیری (پارک: رشوه) پاره گیری، باجگیری، به زورستانی بسیار گیرندگی سخت گیری بزور و ستم از مردم چیز ستدن رشوه و باج گرفتن از مردم، گرفتن مال یا جنسی را بزور و تهدید از شخصی و آن از جرایم ضد آزادی است
جمع واژۀ اخذل، گردانیدن کسی را بحالی که بترسند از وی مردم، به خیف منا شدن. (تاج المصادر). بمسجد خیف منی رفتن: اخاف ، آمد به خیف منی و فروکش شد در آن و کذلک اخیف ، علی التصحیح. (منتهی الارب) ، اخاف السیل القوم، فروکش گردانید توجبه قوم را بخیف. (منتهی الارب)
جَمعِ واژۀ اخذل، گردانیدن کسی را بحالی که بترسند از وی مردم، به خیف مِنا شدن. (تاج المصادر). بمسجد خیف مِنی رفتن: اخاف َ، آمد به خیف مِنی و فروکش شد در آن و کذلک اَخْیَف َ، علی التصحیح. (منتهی الارب) ، اخاف السیل القوم، فروکش گردانید توجبه قوم را بخیف. (منتهی الارب)