محصنه. رجوع به محصنه شود. زن پارسا و عفیفه و باحیا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، زن شوهرکرده. (از منتهی الارب). شوهرکرده. (ناظم الاطباء). - زنای محصنه، زنا با زن شوهردار. (ناظم الاطباء). رجوع به زنای محصنه شود زن پارسا. (منتهی الارب). زن عفیفه و باحیا. (ناظم الاطباء) ، زن آزاد و شوی کرده. (مهذب الاسماء). شوهردار. (یادداشت مرحوم دهخدا)
محصنه. رجوع به محصنه شود. زن پارسا و عفیفه و باحیا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، زن شوهرکرده. (از منتهی الارب). شوهرکرده. (ناظم الاطباء). - زنای محصنه، زنا با زن شوهردار. (ناظم الاطباء). رجوع به زنای محصنه شود زن پارسا. (منتهی الارب). زن عفیفه و باحیا. (ناظم الاطباء) ، زن آزاد و شوی کرده. (مهذب الاسماء). شوهردار. (یادداشت مرحوم دهخدا)
جمع واژۀ صنان. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صنان شود، ذوالصّور، یعنی دارای میل. رجل اصور، ای مائل. کقوله: الی کل شخص فهو للسمع اصور. و هو اصور الی کذا، اذا امال عنقه و وجهه الیه،وی اصور بدانست هنگامی که گردن و رویش بدان کج شود. (از اقرب الموارد) ، کژگردن. ج، صور. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج). گویند: فی عنقه صور، ای میل و عوج و هو اصور. (از اقرب الموارد) ، آرزومند و اندوهگن. (مهذب الاسماء)
جَمعِ واژۀ صُنان. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صنان شود، ذوالصَّوَر، یعنی دارای میل. رجل اصور، ای مائل. کقوله: الی کل شخص فهو للسمع اصور. و هو اصور الی کذا، اذا امال عنقه و وجهه الیه،وی اصور بدانست هنگامی که گردن و رویش بدان کج شود. (از اقرب الموارد) ، کژگردن. ج، صور. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج). گویند: فی عنقه صَوَر، ای میل و عوج و هو اصور. (از اقرب الموارد) ، آرزومند و اندوهگن. (مهذب الاسماء)
دارای باروی استوار. دیوار استوار به گرد کشیده. باحصن. حصین: لایقانلونکم جمیعاً الا فی قری محصنه او من وراء جدر... (قرآن 14/59). و اهل الصین فی کل موضع لهم مدینه محصنه عظیمه. (اخبار الصین و الهند ص 26)
دارای باروی استوار. دیوار استوار به گرد کشیده. باحصن. حصین: لایقانلونکم جمیعاً الا فی قری محصنه او من وراء جُدُر... (قرآن 14/59). و اهل الصین فی کل موضع لهم مدینه محصنه عظیمه. (اخبار الصین و الهند ص 26)
زن شوهرکرده: امراءه محصنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). زن باشوی، زن باردار شده. (ناظم الاطباء) ، زن پارسا. (زمخشری) ، (اصطلاح فقهی) زن بالغ و عاقلی که به عقد دائم زوجه شخصی شده است و زوج از نزدیکی با وی متمکن است. مجازات محصنه که مرتکب زنا شود رجم است
زن شوهرکرده: امراءه محصنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). زن باشوی، زن باردار شده. (ناظم الاطباء) ، زن پارسا. (زمخشری) ، (اصطلاح فقهی) زن بالغ و عاقلی که به عقد دائم زوجه شخصی شده است و زوج از نزدیکی با وی متمکن است. مجازات محصنه که مرتکب زنا شود رجم است