جدول جو
جدول جو

معنی احساس - جستجوی لغت در جدول جو

احساس
مارش شناسک سهش در یافتن درک کردن دانستن آگاه شدن دیدن، درک چیزی با یکی از حواس، انعکاس ذهنی تاء ثر بدنی و آن پایه و مایه همه ادراکات است و آن ابتدائی و اصیل است باین معنی که مسبوق بهیچ امر نفسانی دیگر نیست و قدم اولی است که پس از بیرون شدن از قلمرو بدن و ماده در عالم مجرد نفسانی برداشته میشود و دیگر نفسانیات از تغییر و ترکیب آن صورت میپذیرند. احساس همواره بامور مادی و بدنی که مقدمات آن هستند مقارن و همراه است. توضیح آنکه عوامل خارجی روی بدن تاثیراتی کرده بان تغییراتی میدهند و این تغییرات بدنی در نفس انعکاس که احساس نام دارد. بنابراین هر احساسی دو تحریک خارجی. ب - تاء ثر عضوی. یا احساس المی. حس درد جسمانی. یا احساس بصری. حس بینایی. یا احساس تعادلی. حس تعادل و جهت یابی. یا احساس ذوقی. حس چشایی. یا احساس داخلی. حس درونی. یا احساس سردی و گرمی. حس گرما و سرما. یا احساس سمعی. حس شنوایی. یا احساس شمی. حس بویایی. یا احساس لمسی. حس بساوایی. یا احساس وضعی و عضنی. حس حرکت
فرهنگ لغت هوشیار
احساس
سهش، شور، دریافت، برداشت
تصویری از احساس
تصویر احساس
فرهنگ واژه فارسی سره
احساس
((اِ))
دریافتن، درک کردن، درک چیزی با یکی از حواس
تصویری از احساس
تصویر احساس
فرهنگ فارسی معین
احساس
دریافت، درک، در علم روانشناسی حس کردن چیزی به وسیلۀ یکی از حواس پنج گانه، عاطفه، ذوق
تصویری از احساس
تصویر احساس
فرهنگ فارسی عمید
احساس
Feeling, Sensation, Sentiment
تصویری از احساس
تصویر احساس
دیکشنری فارسی به انگلیسی
احساس
ощущение , чувство
دیکشنری فارسی به روسی
احساس
Gefühl, Empfindung
دیکشنری فارسی به آلمانی
احساس
відчуття , почуття
دیکشنری فارسی به اوکراینی
احساس
uczucie, doznanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
احساس
感觉的 , 感觉 , 情感
دیکشنری فارسی به چینی
احساس
sensação, sentimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
احساس
sensazione, sentimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
احساس
sensación, sentimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
احساس
sensation, sentiment
دیکشنری فارسی به فرانسوی
احساس
gevoel, sensatie
دیکشنری فارسی به هلندی
احساس
ความรู้สึก
دیکشنری فارسی به تایلندی
احساس
perasaan, sensasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
احساس
يدعو , إحياءٌ ,
دیکشنری فارسی به عربی
احساس
भावना , अनुभूति
دیکشنری فارسی به هندی
احساس
רגש , תְּחוּשָׁה
دیکشنری فارسی به عبری
احساس
感じ , 感覚 , 感情
دیکشنری فارسی به ژاپنی
احساس
느낌 , 감각 , 감정
دیکشنری فارسی به کره ای
احساس
hissetmek, duygu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
احساس
hisia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
احساس
অনুভূতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
احساس
احساس
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احساسی
تصویر احساسی
Gushy, Overemotional, Sentimental
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сентиментальный , чрезмерно эмоциональный
دیکشنری فارسی به روسی
rührselig, überemotional, sentimental
دیکشنری فارسی به آلمانی
сентиментальний , надмірно емоційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
sentymentalny, zbyt emocjonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
甜腻的 , 过于感性的 , 情感的
دیکشنری فارسی به چینی
meloso, excessivamente emocional, sentimental
دیکشنری فارسی به پرتغالی
sentimentale, eccessivamente emotivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
meloso, excesivamente emocional, sentimental
دیکشنری فارسی به اسپانیایی