جدول جو
جدول جو

معنی احجارالزیت - جستجوی لغت در جدول جو

احجارالزیت(اَرُزْ زَ)
محلی است در مدینه نزدیک زوراء و آن موضع نماز استسقاء است، در داخل مدینه. (مراصد)
لغت نامه دهخدا
احجارالزیت(اَ رُزْ زَ)
سنگهاست اندرون مدینه که زیّاتان بر آن اندکی زیت میگذاشتند، بددلی کردن. (تاج المصادر). بددل شدن: سلطان از کثرت تعب از اقدام بازمانده و نزدیک شده که در شکال احجام افتد. (جهانگشای جوینی). و از نزول قلعه احجام می کرد. (جهانگشای جوینی) ، احجام ثدی، برآمدن و بلند گردیدن پستان. (منتهی الارب) ، احجام مولود، بار نخست شیر دادن وی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ رُلْ خَ)
اسبان که برای نسل نگاه دارند. اسپ تخمی
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رُزْ زَ)
حمداﷲ مستوفی در نزهه القلوب گوید: سنگی است که چون آب بر او ریزند از او آتشی مشتعل شود و چون روغن زیت بر او ریزند آتش فرونشیند. مار و کژدم و دیگر هوام از او بگریزد. و دمشقی گوید: قال ارسطو هو حجر احمر مشوب بزرقه اذا ادنیته من الزیت طلبه الزیت حتی یدخل فیه و هذا الحجر یؤتی به من سفاله الزنج و اذاوقع علی ثوب زیت و مر هذا الحجر علیه لم یترک له اثرأصلا. (نخبه الدهر ص 75). رجوع به حجرالزیتون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حجرالزیت
تصویر حجرالزیت
سنگ جهودان
فرهنگ لغت هوشیار