- احتمال
گمان، حدس، حمل کردن، بار برداشتن، بردباری کردن
معنی احتمال - جستجوی لغت در جدول جو
- احتمال(یَ / یِ)
بار برگرفتن، احتواش قوم بر، در میان گرفتن قوم کسی را. (منتهی الارب). گرد فروگرفتن جماعت کسی یا چیزی را. گرد برآمدن. کسی در میان گرفتن. (تاج المصادر)
- احتمال
باربر گرفتن، حمل کردن
- احتمال((اِ تِ))
حمل کردن، بردباری، گمان بردن، حدس زدن
- احتمال
بردباری، شایمندی، شوایی، گرایند، گمان، گمانه
- احتمال
حدس، ظن، گمان، تردید، شک
- احتمال
إمكانيّةٌ
- احتمال
Eventuality, Probability
- احتمال
éventualité, probabilité
- احتمال
olasılık
- احتمال
امکان
- احتمال
সম্ভাবনা , সম্ভাব্যতা
- احتمال
uwezekano
- احتمال
संभावना
- احتمال
가능성 , 확률
- احتمال
偶然性 , 確率
- احتمال
אפשרות , סְבִירוּת
- احتمال
kemungkinan, probabilitas
- احتمال
ความเป็นไปได้ , ความน่าจะเป็น
- احتمال
eventualiteit, waarschijnlijkheid
- احتمال
eventualidad, probabilidad
- احتمال
eventualità, probabilità
- احتمال
eventualidade, probabilidade
- احتمال
偶然性 , 概率
- احتمال
prawdopodobieństwo
- احتمال
ймовірність
- احتمال
Eventualität, Wahrscheinlichkeit
- احتمال
вероятность
