- اجوره
- مزد
معنی اجوره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاداش عمل
جمع جواب پاسخها جوابها، جمع جواب، پاسخ ها
جمع جشیر، تیردان های چرمین
جمع اسوار، دستبندها دست برنجن ها
کرایه
جواب ها، مقابل سؤال ها، پاسخ ها، چیزهایی که در مقابل خطاب، دعا، اعتراض، آزمون، معادله های ریاضی یا نامه گفتها و نوشته می شود، کنایه از جبران ها، جمع واژۀ جواب
ملک یا مالی را به مدت معینی در اختیار کسی گذاشتن در برابر دریافت بهای تعیین شده، بهای تعیین شده در برابر استفاده از ملک یا مال که به صاحب آن پرداخت می شود
همرنگ و هم وزن
ابره، رویۀ لباس، رویه برای مثال حال مقلوب شد که بر تن دهر / اوره کرباس و دیبه آستر است (خاقانی - ۶۶)
ماده ای بی رنگ و بی بو به صورت بلورهای سوزنی نازک که در کبد تولید می شود و همراه با ادرار از بدن انسان دفع می شود، نوع مصنوعی آن در صنعت و کشاورزی به عنوان کود کاربرد دارد
اجرها، مزدها، پاداشها، جمع واژۀ اجر