شاهان ارمنیه، سکمان که او را، بمناسبت نام مخدومش قطب الدین اسماعیل حکمران سلجوقی مرند آذربایجان، قطبی میخواندند. در سال 493 هجری قمری/ 1100 میلادی شهر اخلاط را در ارمنیه از بنی مروان گرفت و فرزندان و ممالیک ایشان مدت یکقرن (493- 604 هجری قمری) در این ناحیه حکومت میکردند تا ایوبیان در سال 604 هجری قمری/ 1207 میلادی ایشان را از میان برداشتند. نام این پادشاهان و مدت سلطنت آنان از اینقرار است: سال هجری اسامی 493 سکمان القطبی 506 ظهیرالدین ابراهیم شاه ارمن 521 احمد 522 ناصرالدین سقمان ثانی 579 سیف الدین بگتمر 589 بدرالدین آق سنقر 594 محمد، المنصور 603- 604 عزالدین بلبان (طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 152)
شاهان ارمنیه، سُکمان که او را، بمناسبت نام مخدومش قطب الدین اسماعیل حکمران سلجوقی مرند آذربایجان، قطبی میخواندند. در سال 493 هجری قمری/ 1100 میلادی شهر اخلاط را در ارمنیه از بنی مروان گرفت و فرزندان و ممالیک ایشان مدت یکقرن (493- 604 هجری قمری) در این ناحیه حکومت میکردند تا ایوبیان در سال 604 هجری قمری/ 1207 میلادی ایشان را از میان برداشتند. نام این پادشاهان و مدت سلطنت آنان از اینقرار است: سال هجری اسامی 493 سکمان القطبی 506 ظهیرالدین ابراهیم شاه ارمن 521 احمد 522 ناصرالدین سقمان ثانی 579 سیف الدین بگتمر 589 بدرالدین آق سنقر 594 محمد، المنصور 603- 604 عزالدین بلبان (طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 152)
آدینده. قوس قزح. رجوع به آدینده شود، پس. (غیاث اللغات). و تکون للمفاجاهو لغیرها. (منتهی الارب). ناگاه. (غیاث اللغات) ، و قد تکون زائده نحو: حتی اذا اتوا علی وادی النمل (قرآن 18/27) ، ای حتی اتوا. (منتهی الارب)
آدینده. قوس قزح. رجوع به آدینده شود، پس. (غیاث اللغات). و تکون للمفاجاهو لغیرها. (منتهی الارب). ناگاه. (غیاث اللغات) ، و قد تکون زائده نحو: حتی اذا اتوا علی وادی النمل (قرآن 18/27) ، ای حتی اتوا. (منتهی الارب)
بزبان هنگری: اگر، نام شهری است در ایالت هواش هنگری که در 130هزارگزی شمال شرقی بوداپست واقع شده و 20000 نفوس و یک دانشگاه و یک رصدخانه و یک کتابخانه و آبهای معدنی و شراب خوب دارد. این شهر در سال 960 هجری قمری از طرف عثمانیان محاصره و در سنۀ 977 هجری قمری فتح شده است. و پس از مصالحه نامۀ منعقدۀ 1015 هجری قمریگاهی از ممالک عثمانی معدود و گاهی بحکومت ((اردل)) ملحق میشد. مورخان، سلطان محمدخان ثالث را بمناسبت فتح همین سرزمین بلقب اگری فاتحی (= فاتح اگری) ملقب کرده اند. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به اقر شود جایی است در راه تهران به شمیران در جادۀ پهلوی. بتازگی در آنجا ساختمانها و باغ احداث شده است
بزبان هنگری: اِگر، نام شهری است در ایالت هواش هنگری که در 130هزارگزی شمال شرقی بوداپست واقع شده و 20000 نفوس و یک دانشگاه و یک رصدخانه و یک کتابخانه و آبهای معدنی و شراب خوب دارد. این شهر در سال 960 هجری قمری از طرف عثمانیان محاصره و در سنۀ 977 هجری قمری فتح شده است. و پس از مصالحه نامۀ منعقدۀ 1015 هجری قمریگاهی از ممالک عثمانی معدود و گاهی بحکومت ((اردل)) ملحق میشد. مورخان، سلطان محمدخان ثالث را بمناسبت فتح همین سرزمین بلقب اگری فاتحی (= فاتح اگری) ملقب کرده اند. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به اقر شود جایی است در راه تهران به شمیران در جادۀ پهلوی. بتازگی در آنجا ساختمانها و باغ احداث شده است
ارمن. ارمنستان. ارمینیه. مملکتی است وسیع که در مشرق دریای فرات و جانب شمال دیار بکر و کردستان و آذربایجان و سمت مغرب شروان و سمت جنوب گرجستان واقع است و آن منقسم است بدو قسمت: صغری و کبری. تفلیس و توابع آنرا ارمنیۀ کبری و خلاط و مضافات را ارمنیۀ صغری نامند. مؤلف برهان گوید: شهری است معروف که آتشکدۀ درخش در آنجاست. گویند بانی ارمنیه و شیراز و آتشکدۀ درخش راس مجوسی بوده که الحال براس البغل مشهور است و درهم بغلی منسوب به اوست. -انتهی. و ظاهراً آتشکدۀ آذرگشنسپ (آذر جشنسف، آذرجشن، آذرخش) را که در کنار دریاچۀ ارمیه نزدیک شیز بوده بصورت درخش و شیراز تحریف کرده اند. رجوع بارمنستان و الجماهر بیرونی صص 184- 195 و فهرست التفهیم بیرونی و محاسن اصفهان مافروخی باهتمام سیدجلال طهرانی ص 83 و حبط ج 1 صص 71- 74- 78- 82- 86- 169- 219- 295- 340- 341 و حبط ج 2 ص 169- 234- 408- 412- 416 و فهرست مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه و فهرست ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو شود.
ارمن. ارمنستان. ارمینیه. مملکتی است وسیع که در مشرق دریای فرات و جانب شمال دیار بکر و کردستان و آذربایجان و سمت مغرب شروان و سمت جنوب گرجستان واقع است و آن منقسم است بدو قسمت: صغری و کبری. تفلیس و توابع آنرا ارمنیۀ کبری و خلاط و مضافات را ارمنیۀ صغری نامند. مؤلف برهان گوید: شهری است معروف که آتشکدۀ درخش در آنجاست. گویند بانی ارمنیه و شیراز و آتشکدۀ درخش راس مجوسی بوده که الحال براس البغل مشهور است و درهم بغلی منسوب به اوست. -انتهی. و ظاهراً آتشکدۀ آذرگشنسپ (آذر جشنسف، آذرجشن، آذرخش) را که در کنار دریاچۀ ارمیه نزدیک شیز بوده بصورت درخش و شیراز تحریف کرده اند. رجوع بارمنستان و الجماهر بیرونی صص 184- 195 و فهرست التفهیم بیرونی و محاسن اصفهان مافروخی باهتمام سیدجلال طهرانی ص 83 و حبط ج 1 صص 71- 74- 78- 82- 86- 169- 219- 295- 340- 341 و حبط ج 2 ص 169- 234- 408- 412- 416 و فهرست مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه و فهرست ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو شود.
مدرسه ای بوده است در دمشق، گویند در آن حال که غزالی ترک مسند درس گفته و سیر و سیاحت اختیار کرده بود وارد این مدرسه شد. حلقۀ درس دائر بود و استاد سخنان او را تدریس و ’قال الغزالی’ تکرار می کرد. غزالی از بیم اعجاب و غرور بر خویشتن بهراسید و بترک دمشق گفت. (از غزالی نامه ص 153)
مدرسه ای بوده است در دمشق، گویند در آن حال که غزالی ترک مسند درس گفته و سیر و سیاحت اختیار کرده بود وارد این مدرسه شد. حلقۀ درس دائر بود و استاد سخنان او را تدریس و ’قال الغزالی’ تکرار می کرد. غزالی از بیم اعجاب و غرور بر خویشتن بهراسید و بترک دمشق گفت. (از غزالی نامه ص 153)
قریه ای است ازآن بنی کلیب بن یربوع دروشم از اراضی یمامه، اولاد جریر شاعر خطفی را. و محمد بن ادریس گفته است که این محل به اثافی قدر شبیه است. (معجم البلدان) ، دروغگوی. دروغزن. (مهذب الاسماء) ، طعام الاثیم. رجوع به طعام... شود
قریه ای است ازآن بنی کلیب بن یربوع دروشم از اراضی یمامه، اولاد جریر شاعر خطفی را. و محمد بن ادریس گفته است که این محل به اثافی قدر شبیه است. (معجم البلدان) ، دروغگوی. دروغزن. (مهذب الاسماء) ، طعام الاثیم. رجوع به طعام... شود
صورتی از نام آطن، کرسی یونان. مؤلف قاموس کتاب مقدس ذیل اتینا آرد: اتینا (شهر منرفا) و بزرگترین شهرهای اتیکاست در یونان و بر خلیج سالونیک واقع و مسافتش از قرنتش 46 میل و از ساحل بقدر پنج میل است و بر دشتی وسیع واقع است که از طرف جنوب غربی بدریا امتداد می یابد. و در اینجا وی را سه بندراست که بزرگترین آنها را اپیریوس میگفتند و جاده ای که از شهر به آنجا میرفت دارای دیوارهای مرتفع و طولانی بود. تپه های سنگی چندی در دشت این شهر برآمده، بزرگترین آنها آکرپولیس است که شبیه بقلعۀ بعلبک بوده و مقدار 150 قدم ارتفاع داشت. و شهر مزبور در اطراف آن بنا شده و بیشتر آبادی رو بدریا امتداد می یافت ورأس تپۀ مذکور تقریباً مسطح و در حدود 800 قدم طول و 400 قدم عرض داشت و راهی که بر زیر آن برآید فقطاز (پروپایلیا) بود و آن دروازۀ عالی بزرگی بود در طرف غربی که از آنجا بتوسط پله های چندی که از سنگ مرمر ساخته شده بود ببالای تپه میرفت و در آنجا بطرف چپ هیکل پلس اتینا یا منرفا، حافظ و حامی شهر بود و هیکل نبتون خدای دریا نیز در زیر همان سقف و در میدان مجسمه برنجین منرفا که 70 قدم ارتفاع داشت، بر پایه ای نصب شده و بدست راست آن پارثنا که جلال و عظمت شهر اتینا و نمونۀ تفوق معماری یونانیان بدان متعلق بود، بنا شده وبا وجود طول زمان و وارد شدن خرابیها آثار عالیه و علامات مفتخرۀ آن تا امروز باقی و همواره ربایندۀ نظر و جاذب قلب و بصر سیاحان بوده و هست. اما طرز معماری و هندسۀ عمارت برحسب رسم دارک از مرمر سفید در نهایت جمال ساخته شده، تخمیناً یکصد قدم طول و هفتاد قدم ارتفاع داشت ومجسمۀ منرفا در این هیکل بود که فیدیاس آن را از طلا و عاج چندان جمیل ساخته بود که در حسن ساخت و ندرت صباحت معروف بود و 40 قدم ارتفاع داشت و مابین آکروپولیس و تپه ای که بطرف شمال غربی است وادی کوچکی واقع و محل مجلس شورای عام بود و وادی مسطور اریوپاگس یعنی قلعۀ حکومتی را از پی نکس که بطرف مغرب یا جنوب غربی واقع بود، جدامیکرد و پی نکس تپه سنگ کوچکی است که اجتماع عام برآن واقع میشد و دارای مکان معینی بوده و هست که از سنگ طبیعی حجاری شده، خطبای معروف از آنجا خطابۀ خود را بسمع قوم میرساندند و در جوار آن اگورا یعنی میدان تجارت (رجوع بکتاب اعمال رسولان 17- 17 شود) بجنوب اکرپولیس واقع بود و ارتفاعات اریوس پاگوس و پی نکس بطرف مشرق و شمال غربی واقع و تپۀ چهارمی که صاحب موزه بود، در طرف جنوب میدان واقع بود و آن میدانی بود که اطرافش با عمارات عالیۀ دلکش محصور و در هر طرف قربانگاهها و هیکلها و معبدها بنظر می آمد که بعض آنها در نهایت جمال و دلربائی بود. این شهر بسیار دلکش و خوشنما و بجهت استعداد آلات حرب و علم و فصاحت و ادب و دارالعلوم های افلاطون و ارسطاطالیس و ایوان زینو و میدانی که دیمسطنس خطیب در آن می ایستاد، معروف بود. فی الحقیقه میتوان گفت که گل تمدن عصر قدیم بوده است. مکتب های فلسفیۀ آنجا معروف ترین مکاتب دنیا و ماهرتر از نقاشان و حجاران و معماران آنجا هیچ وقت دیده نشد. اهالی این شهر بشنیدن حکایات و اخبار تازه بسیار مایل بودند و سیصد مجمع برای کسب اخبار دائرکرده بودند که مشهورترین آنها دکان جراحان و دلاکان بود. بت های فراوان در این شهر موجود بود چنانکه بترونیوس در سخن از بتان آن شهر نویسد: یافتن خدایان در آنجا سهلتر از یافتن نفوس است. این شهر از سال 146 قبل از میلاد تا زمان تألیف عهد جدید (انجیل) و پس از آن درتصرف رومیان بود. پولس حواری در سال 52 میلادی بدان شهررفت و در میان فلاسفه بترویج دین مسیحی پرداخت (اعمال رسولان 17- 15 و 24) - انتهی. اثینه معروف است به مدینۀ حکماء. (حبط ج 1 ص 57). و رجوع به آطن شود
صورتی از نام آطن، کرسی یونان. مؤلف قاموس کتاب مقدس ذیل اتینا آرد: اتینا (شهر منرفا) و بزرگترین شهرهای اتیکاست در یونان و بر خلیج سالونیک واقع و مسافتش از قرنتش 46 میل و از ساحل بقدر پنج میل است و بر دشتی وسیع واقع است که از طرف جنوب غربی بدریا امتداد می یابد. و در اینجا وی را سه بندراست که بزرگترین آنها را اپیریوس میگفتند و جاده ای که از شهر به آنجا میرفت دارای دیوارهای مرتفع و طولانی بود. تپه های سنگی چندی در دشت این شهر برآمده، بزرگترین آنها آکرپولیس است که شبیه بقلعۀ بعلبک بوده و مقدار 150 قدم ارتفاع داشت. و شهر مزبور در اطراف آن بنا شده و بیشتر آبادی رو بدریا امتداد می یافت ورأس تپۀ مذکور تقریباً مسطح و در حدود 800 قدم طول و 400 قدم عرض داشت و راهی که بر زیر آن برآید فقطاز (پروپایلیا) بود و آن دروازۀ عالی بزرگی بود در طرف غربی که از آنجا بتوسط پله های چندی که از سنگ مرمر ساخته شده بود ببالای تپه میرفت و در آنجا بطرف چپ هیکل پلس اتینا یا منرفا، حافظ و حامی شهر بود و هیکل نبتون خدای دریا نیز در زیر همان سقف و در میدان مجسمه برنجین منرفا که 70 قدم ارتفاع داشت، بر پایه ای نصب شده و بدست راست آن پارثنا که جلال و عظمت شهر اتینا و نمونۀ تفوق معماری یونانیان بدان متعلق بود، بنا شده وبا وجود طول زمان و وارد شدن خرابیها آثار عالیه و علامات مفتخرۀ آن تا امروز باقی و همواره ربایندۀ نظر و جاذب قلب و بصر سیاحان بوده و هست. اما طرز معماری و هندسۀ عمارت برحسب رسم دارک از مرمر سفید در نهایت جمال ساخته شده، تخمیناً یکصد قدم طول و هفتاد قدم ارتفاع داشت ومجسمۀ منرفا در این هیکل بود که فیدیاس آن را از طلا و عاج چندان جمیل ساخته بود که در حسن ساخت و ندرت صباحت معروف بود و 40 قدم ارتفاع داشت و مابین آکروپولیس و تپه ای که بطرف شمال غربی است وادی کوچکی واقع و محل مجلس شورای عام بود و وادی مسطور اریوپاگس یعنی قلعۀ حکومتی را از پی نکس که بطرف مغرب یا جنوب غربی واقع بود، جدامیکرد و پی نکس تپه سنگ کوچکی است که اجتماع عام برآن واقع میشد و دارای مکان معینی بوده و هست که از سنگ طبیعی حجاری شده، خطبای معروف از آنجا خطابۀ خود را بسمع قوم میرساندند و در جوار آن اگورا یعنی میدان تجارت (رجوع بکتاب اعمال رسولان 17- 17 شود) بجنوب اکرپولیس واقع بود و ارتفاعات اریوس پاگوس و پی نکس بطرف مشرق و شمال غربی واقع و تپۀ چهارمی که صاحب موزه بود، در طرف جنوب میدان واقع بود و آن میدانی بود که اطرافش با عمارات عالیۀ دلکش محصور و در هر طرف قربانگاهها و هیکلها و معبدها بنظر می آمد که بعض آنها در نهایت جمال و دلربائی بود. این شهر بسیار دلکش و خوشنما و بجهت استعداد آلات حرب و علم و فصاحت و ادب و دارالعلوم های افلاطون و ارسطاطالیس و ایوان زینو و میدانی که دیمسطنس خطیب در آن می ایستاد، معروف بود. فی الحقیقه میتوان گفت که گل تمدن عصر قدیم بوده است. مکتب های فلسفیۀ آنجا معروف ترین مکاتب دنیا و ماهرتر از نقاشان و حجاران و معماران آنجا هیچ وقت دیده نشد. اهالی این شهر بشنیدن حکایات و اخبار تازه بسیار مایل بودند و سیصد مجمع برای کسب اخبار دائرکرده بودند که مشهورترین آنها دکان جراحان و دلاکان بود. بت های فراوان در این شهر موجود بود چنانکه بترونیوس در سخن از بتان آن شهر نویسد: یافتن خدایان در آنجا سهلتر از یافتن نفوس است. این شهر از سال 146 قبل از میلاد تا زمان تألیف عهد جدید (انجیل) و پس از آن درتصرف رومیان بود. پولس حواری در سال 52 میلادی بدان شهررفت و در میان فلاسفه بترویج دین مسیحی پرداخت (اعمال رسولان 17- 15 و 24) - انتهی. اثینه معروف است به مدینۀ حکماء. (حبط ج 1 ص 57). و رجوع به آطن شود
گیاهی از تیره آله که پایا میباشد و ارتفاعش بین 30 تا 50 سانتیمتر است و برگهایش نازک و نسبه پهن و سبز تیره است و گلهایش برنگهای ارغوانی و آبی و گاهی سفید است
گیاهی از تیره آله که پایا میباشد و ارتفاعش بین 30 تا 50 سانتیمتر است و برگهایش نازک و نسبه پهن و سبز تیره است و گلهایش برنگهای ارغوانی و آبی و گاهی سفید است