جدول جو
جدول جو

معنی اثینیا - جستجوی لغت در جدول جو

اثینیا
(اَ)
آطن. آتن. اثینه. اثینیه. اثینس. (عیون الانباء ج 1 ص 43) ، گذشتن بشتاب. دویدن. (تاج المصادر) ، افروختن، بگناه دلالت کردن. بمعصیت خواندن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایلیا
تصویر ایلیا
(پسرانه)
تغییر یافته نام الیاس یکی از چهار پیامبرجاویدان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از الینا
تصویر الینا
(دخترانه و پسرانه)
بخشنده، بزرگ، محترم، پرورش دهنده گوسفندان پروار، مرکب از الین عربی به معنی بزرگ یا گوسفند پر دنبه + الف فاعلی فارسی، نام روستایی در نزدیکی رودیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امینا
تصویر امینا
(دخترانه و پسرانه)
امین (عربی) + ا (فارسی) مورد اعتماد، امین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اخیلیا
تصویر اخیلیا
گیاهی از تیرۀ آلاله، با برگ های پهن و بریده و گل های آبی، ارغوانی و سفید که بلندیش به ده سانتی متر می رسد
فرهنگ فارسی عمید
بیونانی به معنی ارض است. (فهرست مخزن الادویه) ، دویدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دویدن اسب: افاج الفرس، عدا. (از اقرب الموارد) ، جوق جوق فرستادن شتران را بر آب و حوض. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دسته دسته فرستادن شتران را بر آب حوض. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی از دهستان جراحی است که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
در تاریخ قدیم یونان بر سرزمین های مختلف اطلاق شده است، لکن ایونیای حقیقی یکی از ممالک قدیمی آسیای صغیر بین خلیج ازمیر و ماندلیا و مسکن مهاجرین یونانی بوده است. مردم ایونیا به هوش و جسارت مشهور بودند و خود در سواحل دریای لاس و دریای سیاه مهاجرنشین هایی تأسیس کردند. (تعلیقات تمدن قدیم ترجمه نصرالله فلسفی). رجوع به ایونی و ایونیه شود
لغت نامه دهخدا
فرقه ای از فرق میان عیسی و محمد علیهماالسلام. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ اثنان. روزهای دوشنبه
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ / رِ زَ دَ)
دوگانگی.
- قائلین به اثنینیت، ثنویّین.
، لخت های بزرگ از پینو. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اُ ثَ فی یا)
موضعی یا کوههای خردی که بر شکل پایه های دیگدان واقع شده است، نیز موضعی است که اکثر ازآن بنی ضمره از قبیلۀ کنانه میباشد. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اُ ثَ فیَ)
قریه ای است ازآن بنی کلیب بن یربوع دروشم از اراضی یمامه، اولاد جریر شاعر خطفی را. و محمد بن ادریس گفته است که این محل به اثافی قدر شبیه است. (معجم البلدان) ، دروغگوی. دروغزن. (مهذب الاسماء) ، طعام الاثیم. رجوع به طعام... شود
لغت نامه دهخدا
(اُ ثَ فیَ)
تصغیر اثفیه بمعنی پایۀ دیگدان
لغت نامه دهخدا
(اَ)
آطن. اثینه. آتن. مدینه الحکماء: و همه حکیمان و فیلسوفان از این ناحیت اثیناس خاسته اند. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
صورتی دیگر از کلمه آطن، کرسی قدیم آتیک و کرسی جدید یونان. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
احادیا. بیونانی افعی است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(اَ نی یَ)
صورتی از نام آطن. اثینه. (تاریخ الحکماء قفطی ص 25، 265، 309) (عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 43) : انه (کرسفس) یعلمهم (اصحاب المظلّه) فی رواق هیکل مدینه اثینیهمدینهالحکماء بارض یونان. (تاریخ الحکماء ص 265) ، کدوی تنبل
لغت نامه دهخدا
(اَ)
موادی آلی و از مشتقات آمونیاک می باشند که در آنها بجای یک یا چند هیدروژن آمونیاک یک یا چند ئیدروکربور قرار گرفته است. اگر یک ئیدروکربور بجای یک هیدرژن قرار گرفته باشد امین حاصل را نوع اول واگر بجای دو هیدرژن دو ئیدروکربور قرار گرفته باشد آنرا امین نوع دوم و در صورتی که بجای سه هیدرژن سه ئیدروکربور قرار گیرد آنرا امین نوع سوم می خوانند:
امینهایی که ئیدروکربور آنها از نوع معطر است امین معطر خوانده می شوند. امینها خواصی شبیه به آمونیاک دارند، اسیدها را خنثی می کنند و بصورت محلول در آب اثر قلیایی دارند، اثر قلیایی محلول امینهای خطی از آمونیاک بیشتر و اثر قلیایی امینهای معطر از آمونیاک کمتراست. (از کتب رسمی شیمی)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
آطن. اثینه. آتن. مدینه الحکماء
لغت نامه دهخدا
بیونانی زعرور است. (تحفۀ حکیم مؤمن). مسبیلس. ذوالثلاث نویات. ذوالثلاث حبات. طریقوقون. طریققن، شهد. (غیاث اللغات). شهدی که جمع کند آن را زنبور در شکم خود و بیرون آورد، یا شهدی که در اطراف خانه زنبور چسبیده بود. انگبین. (مهذب الاسماء). عسل، نمی که بر درخت افتد. (منتهی الارب) ، آنچه از مأکول که از دست یا دهان افتد گاه خوردن و آنرا لطاخه نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(اَ نی یَ)
مدرسه ای بوده است در دمشق، گویند در آن حال که غزالی ترک مسند درس گفته و سیر و سیاحت اختیار کرده بود وارد این مدرسه شد. حلقۀ درس دائر بود و استاد سخنان او را تدریس و ’قال الغزالی’ تکرار می کرد. غزالی از بیم اعجاب و غرور بر خویشتن بهراسید و بترک دمشق گفت. (از غزالی نامه ص 153)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
مخفف از اینجا. از این مکان.
لغت نامه دهخدا
(اَ نی یَ)
آطنی. اطینی. تمدن آتنی. رجوع به اطینا و آتن شود
لغت نامه دهخدا
(اَشْ)
جمع واژۀ شی ٔ. چیزها. (از منتهی الارب) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اِ بَ)
اسپانی. اسپانیا
لغت نامه دهخدا
(اَ نیَ)
نام جائیست
لغت نامه دهخدا
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیلیا
تصویر اخیلیا
یونانی تازی شده لاله دیس از گیاهان اخیلیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثیریات
تصویر اثیریات
جمع اثیریه اجرام سماوی از افلاک و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثیری
تصویر اثیری
منسوب به اثیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثنین
تصویر اثنین
عدد دو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثیریه
تصویر اثیریه
مونث اثیری، جمع اثیریات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازینجا
تصویر ازینجا
ازینجا از این مکان، از این سبب برای این بدین علت: (از اینجا چنین کرد که پیروز آید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکینید
تصویر اکینید
خارداران
فرهنگ واژه فارسی سره