جدول جو
جدول جو

معنی اثلاثاً - جستجوی لغت در جدول جو

اثلاثاً(نِ دَ)
سه یک سه یک. به سه بخش
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شُ دَ)
بطور آگاهی و بطور اطلاع. از روی دانستگی و از روی فهمیدگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نِ نَ / نِ گِ رِ تَ)
ایجاباً. مقابل نفیاً و سلباً
لغت نامه دهخدا
(نِ شُ دَ)
هشت یک هشت یک.
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ بَ گِ رِ تَ)
مادینه. زنینه. مقابل ذکوراً. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به اناث و اناث شود، روشن شدن. و رجوع به اناره و اناره شود
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ دَ)
سه دیگر. سوم. بار سوم
لغت نامه دهخدا
(ثُ)
آبی است از بنی اسد در جانب حبشه. (مراصد الاطلاع) ، نام موضعی است
لغت نامه دهخدا
(ثَ / ثُ)
روز سه شنبه، بر یهودان این روز مبارک است. (غیاث اللغه). ثلثاء. ج، ثلاثاوات
لغت نامه دهخدا
(زْ / زِ)
سه شدن. (منتهی الارب). سه گشتن. (تاج المصادر) : اثلث القوم، سه شدند قوم، متاع خانه، خواربار، ساز و سامان، بیخ. (منتهی الارب) ، حسب: نحت در اثله، طعن در حسب، اصل چیز. ج، اثلات
لغت نامه دهخدا
(اَ/اِ)
نام موضعی است و در مثل ذیل آمده است: لکن ّ بالاثلاث لحم ٌ لایظلّل، و آن قول بیهس ملقب به نعامه از مردم فزاره است. او هفتمین از برادران خویش بود و طایفه ای از بنی اشجع آنان را غارت کردند و شش تن از برادران وی بکشتند و بیهس بماند و او خود را احمق مینمود، بنواشجع گفتند از کشتن او چه فایدت و او را رها کردند. وی بهمراه آنان برفت تا به اهل خود بازپیوندد وآنان در روزی سخت گرم چند شتر بکشته بودند، گفتند گوشت ها را در سایه نهید تا تباه نشود و بیهس گفت: لکن بالاثلاث لحم لایظلل. و این مثل شد. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ ثلث، قریه ای است در جانب غربی بغداد بفاصله یک فرسنگ. (معجم البلدان) (مراصد) ، موضعی است در بلاد هذیل
لغت نامه دهخدا
تصویری از ثلاثاء
تصویر ثلاثاء
بهرام شید (سه شنبه)، سه شنبه بازار سه شنبه (روز)،جمع ثلاثاوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثلاث
تصویر اثلاث
جمع ثلث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلاثا
تصویر ثلاثا
سه شنبه (روز)،جمع ثلاثاوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاقاً
تصویر اخلاقاً
((اَ قَ نْ))
از نظر اخلاق، مطابق اخلاق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثالثاً
تصویر ثالثاً
((لِ ثَ نْ))
بار سوم، سه دیگر
فرهنگ فارسی معین