جدول جو
جدول جو

معنی اتلینگن - جستجوی لغت در جدول جو

اتلینگن
(اِ گِ)
قصبه ای است بر ساحل نهر ((آلپ)) بفاصله 7هزارگز از کارلسروهه، دارای 5300 سکنه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ گِ)
ارلانغن. شهری است در 15هزارگزی شمال نورمبرگ در میانۀ باویر (فرانکنی) ، واقع در ساحل رگنیتز، دارای 30000 سکنه. این شهر بدو بخش بنام ارلانگن قدیم و ارلانگن جدید تقسیم میشود. ارلانگن جدید در تاریخ 1688م. از طرف مهاجرین فرانسوی تأسیس شده و دارای یک دانشگاه و دو کتابخانه و باغ نباتات و کارخانه های منسوجات و آئینه سازی و کاغذسازی و استخراج الکل است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِ غِ)
اسلینگن. نام شهر مستحکمی است در خطۀ وورتمبرک (آلمان) در کنار نکار، دارای 40000 سکنه و مصنوعات متعلق بمعادن و شرابهای ممتاز و کارد و چاقوسازی
لغت نامه دهخدا
(اَوْ وَ)
جمع واژۀ اولین: خدای تعالی او را خبر داد از خبر اولینان و آخرینان. (ابوالفتوح ج 3 ص 319). او را بر مقام تمنا کنند اولینان و آخرینان. (تفسیر ابوالفتوح ج 3 ص 379)
لغت نامه دهخدا
(اِ گِ)
قصبه ای است در سوآب (باویر - آلمان). 600 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(زُ گِ)
شهری در آلمان غربی (رنانی دو نورد وستفالی) که 172800 تن سکنه داردو کارد و چاقوسازی آن معروف است. (از لاروس). رجوع به فرهنگ فارسی معین ج 5 و دایره المعارف فارسی شود
لغت نامه دهخدا
نخستین جزیره از جزایر باهاما (نزدیک سواحل فلوریدا که اسپانیائیها (کریستف کلمب و همراهان) در بامداد روز جمعه 12 اکتوبر 1492 به آن برخوردند. کلمب آنجا را سن سالوادر (یعنی نجات دهنده مقدس) نامید. (از هرمزدنامه ص 191)
لغت نامه دهخدا
(گِ)
نام بندری است در ایالت فریسلند، واقع در هلند مرکز راه آهن لیوواردن. بنابه آمارگیری سال 1957 میلادی یازده هزارو پانصد و هفتاد و هشت تن جمعیت دارد. قسمت های قابل ملاحظۀ آن عبارت از سالن شهرداری و کلیسای غرب است که قسمتی از قلعۀ معروف هارلینگن را تشکیل می دهد. محصولات عمده آن: کره، پنیر، گوشت، ماهی و سیب زمینی
نام شهری در کامرون، واقع درایالت تگزاس ایالات متحده که بر طبق آمار سال 1950 میلادی جمعیت آن بالغ بر 23229تن بوده است. شهر مذکور مرکز بزرگ آبیاری زمینهای درۀ لوور ریو گراند است. از صادرات آن محصولات غذایی و پنبه و غیره است. واردات آن الوار، زغال سنگ، پارچه های پنبه و جز اینهاست
لغت نامه دهخدا
(اِ زِ)
نامی. بلندآوازه.
لغت نامه دهخدا
(اِ گِ)
قصبه ای است بر ساحل اشمیاخه در ایالت وورتامبرگ آلمان، صاحب 5600 تن سکنه و دارای کارخانه های بسیار و تجارت حیوانات
لغت نامه دهخدا
(گَ سَ)
شهری است از پروس (هانوور آلمان) ، دارای 47000 تن سکنه و دانشگاه آن مشهور است
لغت نامه دهخدا
بالش، زیر سری، پارچه ای که چهارگوشه ی آن را گره زنند و
فرهنگ گویش مازندرانی
خانه ی جاودانه
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگای عباس آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی