نابود کردن از میان بردن، نیست شدن، تباهاندن هلاک کردن نیست کردن نابود کردن تلف کردن افنا، هلاک یافتن، از بین بردن یا معیوب ساختن مال غیر بطور مستقیم بدون تقصیر یا با تقصیر مقابل تسبیب. یااتلاف وقت. بیهوده وقت را صرف کردن بکارهایی نا سودمند پرداختن و از وقت بهره برنگرفتن، هلاک کردن، نابود کردن
نابود کردن از میان بردن، نیست شدن، تباهاندن هلاک کردن نیست کردن نابود کردن تلف کردن افنا، هلاک یافتن، از بین بردن یا معیوب ساختن مال غیر بطور مستقیم بدون تقصیر یا با تقصیر مقابل تسبیب. یااتلاف وقت. بیهوده وقت را صرف کردن بکارهایی نا سودمند پرداختن و از وقت بهره برنگرفتن، هلاک کردن، نابود کردن
جمع قلم، تیرهای منگیا (منگیا قمار)، خامه ها کلک ها، ریز کالاها جمع قلم خامه ها کلکها. (اقلا) لااقل کمینه کمترین: اقلا چند کلمه بگویید. توضیح این کلمه فصیح نیست. زیرا (اقل) غیر منصرف است و قبول تنوین نمیکند و بجای آن در عربی (لااقل) و در فارسی (دست کم) مستعمل است، جمع قلم
جمع قلم، تیرهای منگیا (منگیا قمار)، خامه ها کلک ها، ریز کالاها جمع قلم خامه ها کلکها. (اقلا) لااقل کمینه کمترین: اقلا چند کلمه بگویید. توضیح این کلمه فصیح نیست. زیرا (اقل) غیر منصرف است و قبول تنوین نمیکند و بجای آن در عربی (لااقل) و در فارسی (دست کم) مستعمل است، جمع قلم
جمع علم، ناموران نامبرداران، درفش ها نشان ها، ویژه نام ها نیودش، هشدار دادن، دانا کردن جمع علم بزرگان ناموران نامداران، درفشها نشانها، اسامی خاص نامهای خاص. آگاهانیدن آگاه کردن دانا کردن، آگاهی، جمع اعلامات. یا اعلام جرم. عبارتست از اینکه وکلای مجلس یا دادستان یا اشخاص جرم شخصی را (که دارای مقام و رتبه قابل توجهی است) بسمع اولیای امور بر سانند و او را تعقیب کنند. یا اعلام خطر. آگاهانیدن از خطر. آگاه گردانیدن، کسی را باخبر کردن
جمع علم، ناموران نامبرداران، درفش ها نشان ها، ویژه نام ها نیودش، هشدار دادن، دانا کردن جمع علم بزرگان ناموران نامداران، درفشها نشانها، اسامی خاص نامهای خاص. آگاهانیدن آگاه کردن دانا کردن، آگاهی، جمع اعلامات. یا اعلام جرم. عبارتست از اینکه وکلای مجلس یا دادستان یا اشخاص جرم شخصی را (که دارای مقام و رتبه قابل توجهی است) بسمع اولیای امور بر سانند و او را تعقیب کنند. یا اعلام خطر. آگاهانیدن از خطر. آگاه گردانیدن، کسی را باخبر کردن
گردن نهادن، دین پذیرفتن، فرمانبرداری، به آشتی درآمدن، پیشرس خری، نام دینی است که بنیاد گذار و آورنده آن محمد بن عبدالله ص است، آشتی گردن نهادن فرمان بردن، یله کردن فرو گذاردن باز گشتن، پذیرفتن دینی (بطور عموم)، پذیرفتن شریعت محمد بن عبدالله ص، دین محمد بن عبدالله ص. تسلیم شدن، داخل شدن در صلح وآشتی، نام یکی از مذاهب عمده که در 116 میلادی توسط حضرت محمدبنعبدالله (ص) رواج پیدا کرد
گردن نهادن، دین پذیرفتن، فرمانبرداری، به آشتی درآمدن، پیشرس خری، نام دینی است که بنیاد گذار و آورنده آن محمد بن عبدالله ص است، آشتی گردن نهادن فرمان بردن، یله کردن فرو گذاردن باز گشتن، پذیرفتن دینی (بطور عموم)، پذیرفتن شریعت محمد بن عبدالله ص، دین محمد بن عبدالله ص. تسلیم شدن، داخل شدن در صلح وآشتی، نام یکی از مذاهب عمده که در 116 میلادی توسط حضرت محمدبنعبدالله (ص) رواج پیدا کرد
گردن نهادن، رامش خواستن زره خواستن، از ناکسان زن خواستن بساویدن بر ماسیدن (لمس کردن از راه دست کشیدن)، در بر گرفتن، آشتی کردن لمس کردن بسودن دست کشیدن بچیزی. یا استلام حجر. بسودن سنگ (بلب یا دست) سنگ را لمس کردن، بوسه دادن، در بر گرفتن، صلح کردن
گردن نهادن، رامش خواستن زره خواستن، از ناکسان زن خواستن بساویدن بر ماسیدن (لمس کردن از راه دست کشیدن)، در بر گرفتن، آشتی کردن لمس کردن بسودن دست کشیدن بچیزی. یا استلام حجر. بسودن سنگ (بلب یا دست) سنگ را لمس کردن، بوسه دادن، در بر گرفتن، صلح کردن
جمع زلم، تیرهای منگیا (منگیا قمار) گونه ای از منگیا به زمان کاناگری (جاهلیت) پیش از اسلام که با تیرهای بی پر بازی می شده و اسلام آن را بر انداخته تیرهای قماربی پر که در جاهلیت با آن بازی میکردند
جمع زلم، تیرهای منگیا (منگیا قمار) گونه ای از منگیا به زمان کاناگری (جاهلیت) پیش از اسلام که با تیرهای بی پر بازی می شده و اسلام آن را بر انداخته تیرهای قماربی پر که در جاهلیت با آن بازی میکردند