- اتباعیه
- پذیرفتاری زبانزد فرزانی، واپس هنری پیروی از شیوه های ادبی و هنری پیشینیان
معنی اتباعیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث اتفاقی، قضیه شرطیه متصله و آن قضیه ایست که در او حکم شود بصدق تالی بر فرض صدق مقدم و علاقه بین آنها موجود نیست بلکه بمجرد صدق آن دو این قضیه اتفاق میافتد مثلا: اگر انسان سخنگوست پس خر عرعر کننده است. بعضی گفته اند اتفاقیه فقط عبارتست از صدق تالی خواه مقدم راست باشد یا دروغ و اینرا اتفاقیه عامه و اولی را اتفاقیه خاصه گویند و میان آن دو (از نسب) عموم و خصوص است زیرا هر وقت مقدم راست آمد تالی راست است و عکس آن درست نیست
باهماد هنگمه اجتماعی که برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک تشکیل میشود سندیکا، انجمن
مونث اجتماعی
قابلیت خم شدن
مونث ارتباطی یا خطوط ارتباطیه. راههایی که ارتباط میان جایها را بر قرار میکند. یا وسایل ارتباطیه. وسیله هایی که ارتباط و پیوند میان جایها و کسان را برقرار میسازد
دستور فروش خریدار گشتن
ازد نامه ورقه ای که برای آگاه کردن دیگران از امری توزیع کنند
متداعیه در فارسی مونث متداعی: هما ویز همچم خواهان مونث متداعی جمع متداعیات
مونث متباعد
((اِ تِّ یُِ))
فرهنگ فارسی معین
انجمن، هر انجمنی که اهدافی مشترک داشته باشد، تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفه مشخص
Confederation
конфедерация
Föderation
федерація
konfederacja
federação
federazione
confederación
confédération
federatie
konfederasi
عارضٌ
פדרציה
federasyon
muungano
ফেডারেশন