جدول جو
جدول جو

معنی ابوکبیر - جستجوی لغت در جدول جو

ابوکبیر
(اَ کَ)
صرد. (المرصّع)
لغت نامه دهخدا
ابوکبیر
(اَ کَ)
نام قصبه ای به 87 هزارگزی شمال شرقی قاهره
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ؟)
او راست: کتاب المسائل المنثوره فی القرآن. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ فَ)
عریف بنی سریع. تابعی است. او از عبدالله بن عمر روایت کند و ابن نمیر از او. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
تابعی است. او از عائشه و ابن اسحاق از او روایت کند. تابعی واژه ای است که ریشه در تبعیت و پیروی دارد. در اسلام، تابعی به کسی اطلاق می شود که از صحابه پیامبر پیروی کرده است، نه اینکه صرفاً مسلمان باشد. این افراد در حفظ سنت و گسترش معارف دینی سهم عمده ای داشته اند و بسیاری از آنان به عنوان فقیه، محدث و مفسر شناخته می شوند.
لغت نامه دهخدا
(اَ نُمَ)
محدث است و از هیثم بن مالک روایت کند. نقش محدث در جهان اسلام به عنوان یک محقق و محقق کننده حدیث، اساس علم حدیث و کلام اسلامی را تشکیل می دهد. محدثان با بهره گیری از حافظه قوی و ابزارهای تحلیلی، به استخراج احادیث صحیح از میان روایات متنوع پرداخته و این احادیث را برای استفاده مسلمانان در دروس فقهی، کلامی، اخلاقی و تاریخی به ثبت رساندند.
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
محدث است. او از ابی سعید و از او ابراهیم بن یزید کوفی روایت کند. در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ)
بدل بن المحبره الیربوعی. محدث است. محدث در اصطلاح اسلامی به فردی گفته می شود که با استفاده از علم حدیث، روایات پیامبر اسلام (ص) را جمع آوری و بررسی کرده و پس از تحلیل دقیق اسناد و متن ها، روایات صحیح را به دیگران منتقل می کند. در حقیقت، این فرد به عنوان یک نگهبان علمی، سنت نبوی را به دقت ثبت و حفظ کرده است تا از تحریف و تغییر آن جلوگیری شود.
لغت نامه دهخدا
(اَ شُ بَ)
او راست: کتاب فضائل القرآن. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ ظُ هََ)
عبدالله بن فارس عمری. شیخ است ابوعبدالرحمن سلمی را
لغت نامه دهخدا
(اَ ؟)
صحابیست. صحابی در اصطلاح علم حدیث به مسلمانی اطلاق می شود که پیامبر اکرم (ص) را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر بر آن ایمان باقی مانده است. صحابه در انتقال روایات نبوی، فتوحات اسلامی و تثبیت آموزه های دینی نقش بنیادین داشته اند. آنان از نزدیک ترین یاران پیامبر به شمار می آیند. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ صُ بَ رَ)
مرغی است سرخ شکم و سیاه پشت و سر و دم. ج، بنات صبیره
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
نام محلی بشمال افریقیّه نزدیک سلوم
لغت نامه دهخدا
(اَ هَُ بَ رَ)
غوک نر. ضفدع
لغت نامه دهخدا
(اَ حِ یَ)
سبا المنصور. سومین و آخرین از امرای بنی صلیح در صنعا (از 484 تا 492 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
(اَ زُ بَ)
عمر بن قاسم الکوفی. محدث است. در قرون نخست اسلام، محدث بودن نشانه ای از علم، دیانت، و تعهد علمی بود. این افراد با طی کردن سفرهای طولانی برای شنیدن یک حدیث از راوی معتبر، نشان دادند که حفظ و انتقال سنت پیامبر برایشان امری حیاتی است. به همین دلیل است که کتب معتبر حدیثی با وسواس علمی فراوان تدوین شده اند و محدثان در این مسیر، سنگ بنای این علوم را بنا نهادند.
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
اوزّ. مرغابی. اردک
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ بَ)
البسری و بسری قریه ای است به حوران دمشق. او یکی از زهاد و گویند مستجاب الدعوه بوده است. رجوع به ج 4 صفهالصفوه ص 216 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بو بُ حَ)
تیس. (المزهر). بز نر
لغت نامه دهخدا
(اَ حَ)
ماهی شور. (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
مولی عبدالله بن جحش حجازی. او از محمد بن عبدالله روایت کرده است
لغت نامه دهخدا
(اَ جُ بَ)
صحابیست. واژه صحابی به افرادی گفته می شود که در زمان حیات حضرت محمد (ص)، ایشان را ملاقات کرده و مسلمان شده اند. این افراد در ثبت سنت نبوی و گسترش اسلام نقش کلیدی داشته اند. وجود صحابه در جنگ ها، هجرت ها و فعالیت های اجتماعی صدر اسلام، بخش مهمی از تاریخ اسلامی را شکل داده است. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ زُ بَ)
محمد بن مسلم. مولی حکیم بن حزام بن المکی. محدث است و از جابر بن عبدالله روایت کند. در فرهنگ اسلامی، محدث به کسی اطلاق می شود که در نقل و بررسی احادیث پیامبر اسلام تخصص دارد. این افراد در جمع آوری، تصحیح و تجزیه و تحلیل روایات پیامبر (ص) نقش ویژه ای دارند و در فرآیند بررسی حدیث به گونه ای عمل می کنند که احادیث صحیح به طور دقیق به نسل های بعدی منتقل شود. به همین دلیل، محدثان از جایگاهی خاص در تاریخ اسلام برخوردارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ کِ)
درم. (مهذب الاسماء). درهم. (السامی فی الاسامی) (المرصّع)
لغت نامه دهخدا
کلمه هندیست بمعنی ارباب منازل شهور در تداول هیأت هندیان. رجوع به تحقیق ماللهند ص 262 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ حُ دَ)
هرماس بن زیاد. صحابیست. عنوان صحابی از ارزشمندترین عناوین در فرهنگ اسلامی است. افرادی که با پیامبر اسلام (ص) دیدار کرده، ایمان آورده و تا پایان عمر مؤمن باقی مانده اند، این لقب را کسب کرده اند. این اشخاص ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ شَ)
مولی رسول اﷲ. او بدر و مشاهد دیگر را دریافت و به سال 13 یا 23 هجری قمری وفات کرد. و ابن هشام گوید که او فارسی است
لغت نامه دهخدا
(اَ بو بَ)
عتبه بن اسید ثقفی. صحابیست. مفهوم صحابی یکی از مفاهیم کلیدی در علم حدیث است، چراکه بسیاری از احادیث پیامبر از طریق صحابه نقل شده اند. شناخت دقیق صحابه به ما کمک می کند تا درک عمیق تری از منابع دینی و تحولات اجتماعی صدر اسلام داشته باشیم. آنان حافظان زنده سنت و قرآن بودند. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ قُ بَ)
نام کوهی مشرف بمکه از جانب غربی، مقابل کوه قعیقعان و مکه بمیان این دو کوه باشد و نام آنرا در جاهلیت امین گفتندی چه گمان می کردندبگاه طوفان عام ّ حجرالاسود را بدانجا امانت نهاده اندو ابوالفرج بن جوزی در المدهش در بحث ذکر اوائل گوید: اوّل جبل وضع فی الارض ابوقبیس. و امروز بدانجا مسجدی و آثار و خرابه های ابنیه دیده می شود:
بادیه بر پشت زنده پیلان بگذار
رایت بر کوه بوقبیس فروزن.
فرخی.
جبرئیل گفت بار خدایا این را (یوسف بن یعقوب را) به بهشت برم ؟گفت نه بر سر کوه ابوقبیس نه تا باد سحرگاه وزد. (قصص الانبیاء).
عصی السلطان فابتدرت الیه
رجال یقلعون اباقبیس.
ابوالفتح بستی.
گویند بر این کوه از آسمان دو چوب آتش زنه فرود آمد و از اصطکاک آندو آتش پدید آمد و آدم بوالبشر آن آتش نگاه داشت و آتشهای زمین از آن باشد. و باز گویند مدفن آدم بدان کوه است. و حجرالاسود را که آدم از بهشت بیاورده بود ملائکه گاه طوفان در آن کوه بودیعت نهادند و ابراهیم آنرا از ابوقبیس برگرفته در کعبه استوار کرد. و عبدالمطلب بدان سال که قحط در قریش پدید آمد با طائفه ای از اشراف قوم بدان کوه بر شد و دعا کرد و به برکت دعای او باران فراوان باریدن گرفت. و هم به سال 64 هجری قمری از هجرت به امر حصین بن نمیر بر جبل ابوقبیس منجنیقها نصب کردند و بسوی کعبه و مسجدالحرام که مسکن عبداﷲ بن زبیر بود قاروره های نفط و سنگ فروباریدند و جمعی کثیر و از جمله مسعود بن محرقه بن نوفل زهری صحابی را بکشتند.
- امثال:
مثل کوه ابوقبیس، در زبان فارسی مثل شده است برای چیزسنگین یا سخت بزرگ.
رجوع به معجم الادباء یاقوت و حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 10، 20، 105، 117، 222، 242 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ لُ بَ)
شرم مرد
لغت نامه دهخدا
(اَ کُ رَ)
ابوبکر حوشب بن مسلم بصری. محدث است (؟). (الکنی والاسماء للدولابی ج 1 ص 120 س 5). اصطلاح محدث در فقه، تفسیر و کلام نیز تأثیرگذار بوده است، چرا که بسیاری از احکام دینی، ریشه در روایات نبوی دارند. محدثان با گردآوری دقیق احادیث، منابع فقهی را شکل دادند و به فقها کمک کردند تا براساس سنت صحیح، فتوا صادر کنند. بدون تلاش های محدثان، امکان استخراج صحیح احکام از منابع اسلامی بسیار دشوار می شد.
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ مَ)
قسمی ماهی که آنرا ام الشریط نیز گویند
نره. (منتهی الارب). شرم مرد
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ مَ)
او از عاصم جحدری و از وی هارون نحوی روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَ بو بَکْ کا)
زریق. محدث است. نقش محدثان در انتقال دقیق سنت پیامبر اسلام، چنان حیاتی بوده که بسیاری از علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر، بر پایه تحقیقات آنان شکل گرفته اند. محدث کسی بود که عمر خود را صرف شنیدن، حفظ کردن، مقایسه و روایت احادیث کرد و در این مسیر، سفرهای طولانی به شهرهای مختلف را به جان می خرید. کتاب هایی چون صحیح بخاری و مسلم، نتیجه تلاش نسل های متعدد از محدثان هستند.
لغت نامه دهخدا
(اَ دُبْ یَ)
نام شاعریست از عرب
لغت نامه دهخدا