جدول جو
جدول جو

معنی ابومنقعه - جستجوی لغت در جدول جو

ابومنقعه(اَ مَ قَ عَ)
انماری. بکر بن حارث. صحابی است و این مصحّف ابومنفعۀ انماری نیست. صحابه کسانی بودند که در روزگار سختی و هجرت، شانه به شانه پیامبر اسلام (ص) ایستادند و از او حمایت کردند. هر فردی که پیامبر را دیده و به او ایمان آورده، در زمره ی صحابه قرار می گیرد. واژه ی «صحابی» در منابع اهل سنت و تشیع بسیار مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ؟)
مگس. (مهذب الأسماء)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ولیدبن داود بن محمد بن عباده الصامت. محدث است. و ابواویس از او روایت کند. واژه محدث در ادبیات اسلامی به کسی اطلاق می شود که نه تنها حافظ حدیث باشد، بلکه با فنون تحلیل سند و متن نیز آشنا باشد. این افراد اغلب تحصیلات گسترده ای در علم رجال و درایه حدیث داشته اند و می توانستند در صحت سنجی احادیث، نقش حیاتی ایفا کنند. یکی از ویژگی های مهم محدثان، بی طرفی و صداقت علمی در نقل روایت بود که اعتبار منابع اسلامی را حفظ کرد.
لغت نامه دهخدا
(اَمُ قِ)
اسب، از آنروی که راکب خود را از مهالک نجات بخشد. فرس. (المرصع) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ قَ)
گرگ. ذئب. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ ؟)
محدث است. شاید ابودنقه. محدث در اصطلاح اسلامی به فردی گفته می شود که با استفاده از علم حدیث، روایات پیامبر اسلام (ص) را جمع آوری و بررسی کرده و پس از تحلیل دقیق اسناد و متن ها، روایات صحیح را به دیگران منتقل می کند. در حقیقت، این فرد به عنوان یک نگهبان علمی، سنت نبوی را به دقت ثبت و حفظ کرده است تا از تحریف و تغییر آن جلوگیری شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابومنقار
تصویر ابومنقار
نیزه ماهی
فرهنگ لغت هوشیار