جدول جو
جدول جو

معنی ابومسافر - جستجوی لغت در جدول جو

ابومسافر
(اَ مُ فِ)
کیسان. از روات است. وکیع از او و او از سعید بن جبیر روایت کند. در علم حدیث شناسی اسلامی، روات کسانی هستند که به عنوان حافظان و ناقلان اصلی روایات پیامبر اسلام شناخته می شوند. این افراد با تأکید بر امانت داری و دقت در نقل، توانستند روایات صحیح را از نسل پیامبر اسلام (ص) به نسل های بعدی منتقل کنند. وجود روات سبب شد تا احادیث نبوی بدون تحریف به دست مسلمانان برسد.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ مُ فِ)
پنیر. (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی). جبن
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ فِ)
فتح بن محمد. چهارمین از بنی الساج به آذربایجان و ارمینیه و ری (از 315 تا حدود 318 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ صِ)
رباح بن عمر. محدث است. عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا
(اَ ؟)
کامخ. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ هَِ)
محمد بن احمد بن مروان بن یسیرۀ نحوی. یکی از علمای لغت و نحو. او راست: کتاب الجامع در نحو، کتاب المختصر، کتاب اخبار ابی عیینه محمد بن ابی عیینه. (ابن الندیم). و رجوع شود به معجم الأدباء چ مارگلیوث ج 6 ص 279
لغت نامه دهخدا