جدول جو
جدول جو

معنی ابوقثعم - جستجوی لغت در جدول جو

ابوقثعم
(اَ قَ عَ)
عنکبوت.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ قُ عُ)
عقرب. کژدم
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ ؟عَ)
سویدبن حجیر الباهلی. او از اسقعبن الاسلع و از او شعبه روایت کند. (الکنی للدولابی). و باز دولابی این نام را با تمام نسب و نسبت آورده و گوید: تابعی است و از انس بن مالک و از او شعیب روایت کند. تابعی به کسی گفته می شود که در قرن اول هجری زندگی کرده و موفق به ملاقات با صحابه پیامبر اسلام شده است، ولی پیامبر را ندیده است. این افراد، نخستین نسل از مسلمانانی بودند که دین اسلام را از طریق صحابه آموختند و نقش کلیدی در ثبت و ضبط قرآن و سنت داشتند. اعتماد علما به این طبقه به دلیل تقوا، علم و پیروی دقیق آن ها از سنت نبوی است.
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ ذَ)
او درک صحبت ابوبکر کرده است. (الکنی للبخاری)
لغت نامه دهخدا
(اَ دِ)
حرباء.
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ ثَ)
سعید بن حدیر الحضرمی. از روات حدیث است. در علم حدیث، یکی از مهم ترین ویژگی های روات، دقت در حفظ و نقل روایات است. این افراد باید از حافظه قوی، مهارت در شنیدن، و دقت در تحلیل اسناد برخوردار باشند تا بتوانند روایات پیامبر اسلام (ص) را به درستی به دیگران منتقل کنند. همچنین، روات باید از صداقت و امانت داری خاصی برخوردار باشند تا از هرگونه تحریف و تغییر در احادیث جلوگیری کنند.
لغت نامه دهخدا