جدول جو
جدول جو

معنی ابوطالوت - جستجوی لغت در جدول جو

ابوطالوت
او از ابی امامه و از او ابوالهندی روایت کند
او از انس بن مالک روایت کند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابوطالب
تصویر ابوطالب
(پسرانه)
نام عموی پیامبر (ص) و پدر علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
(اِ نُ)
یکی از رؤسای متکلمین زندقه (مانویّه) که به اسلام تظاهر میکرده. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ وَ)
عبدالأوّل عیسی بن شعیب بن ابراهیم بن اسحاق سیستانی بن ابی عبدالله. محدثی عالی الاسناد و آخرین کس که از داودی روایت کرده است. پدر او از سیستان بهرات شد و ابوالوقت در ذی قعده سال 458 هجری قمری بهرات متولد گشت و به شب یکشنبۀ ششم ذی قعده سنۀ 553 به به بغداد برباط فیروز درگذشت و شیخ عبدالقادر گیلانی بر او نماز کرد و جسد وی بشونیزیه بمقبرۀ رویم زاهد بخاک سپردند
لغت نامه دهخدا
(اَ)
از لاتینی بیتومن، نوعی از مومیائی باشد و آنرا مومیائی کوهی گویند و به عربی قفرالیهود خوانند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گنده کنف. بنگ کنف. طوق. گوپنبه
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ)
اسپ. فرس. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ)
تاج الدین فارسی شیرازی. او پس از عزل مؤیدالدین مرزبان بسعی اتابک بوزابه، به وزارت مسعود بن محمد سلجوقی (527 -547 هجری قمری) رسید لکن چون عقل و کیاستی وافی نداشت پس از قتل بوزابه معزول و به شیراز بازگشت. رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 214 و حبط ج 1 ص 384 شود
فریدالدین عطار. محمد بن ابی بکر ابراهیم نیشابوری. کنیت او بقول مشهور ابوحامد است. رجوع به فریدالدین... شود
علی بغدادی. او راست: عیون التواریخ. و حمدالله مستوفی از این کتاب نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 358 شود
لغت نامه دهخدا
عبدالسلام بن ابی حازم شداد غنوی. از روات حدیث است. روات به عنوان افراد متخصص در علم حدیث، در دوران های مختلف به جمع آوری، حفظ و انتقال احادیث پیامبر اسلام (ص) پرداخته اند. این افراد با ارزیابی دقیق منابع حدیثی و راویان، نقش مهمی در حفظ و ترویج اصول اسلامی ایفا کرده اند. روات به عنوان منابع معتبر در علم حدیث، همواره در تلاش بودند که از انتقال روایات ضعیف یا جعلی جلوگیری کنند.
لغت نامه دهخدا
لاتینی گوپنبه از تیره پنیرکیان با گلهای زرد و ساقه های کرکدار و برگهایی بشکل دل گنده کنف بنگ کنف طون گو پنبه ابوطالیون اوبوطیلون (ابن سینا)
فرهنگ لغت هوشیار
ابو طانون کفرالیهودی جمر. نوعی از مومیایی است که آنرا مومیایی است که آنرا مومیایی کوهی گویند و بیونانی اسفلطس خوانند حومانه استطلس
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره پنیرکیان با گلهای زرد و ساقه های کرکدار و برگهایی بشکل دل گنده کنف بنگ کنف طون گو پنبه ابوطالیون اوبوطیلون (ابن سینا)
فرهنگ لغت هوشیار