جدول جو
جدول جو

معنی ابوشذره - جستجوی لغت در جدول جو

ابوشذره
(اَ شَ رَ)
زبرقان. صحابی است و نام او حصین بن بدر است. واژه صحابی از ریشه «صحب» به معنای همراهی آمده و در اصطلاح اسلامی به کسانی اطلاق می شود که پیامبر اسلام (ص) را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر مسلمان مانده اند. آنان پایه گذاران سنت، ناقلان حدیث و ستون های نخستین جامعه اسلامی به شمار می روند. بررسی زندگی صحابه به فهم بهتر آموزه های اسلامی کمک می کند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ شُ رُ مَ)
عبدالله بن شبرمه القاضی. محدّث است. با استفاده از علم حدیث، محدثان در تاریخ اسلام به تدریج قواعدی برای بررسی صحت روایت ها تدوین کردند. این افراد به عنوان نگهبانان سنت نبوی، همواره در تلاش بودند تا احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت را با دقت تمام از تحریف های احتمالی محافظت کنند. وجود این محدثان باعث شد که منابع حدیثی معتبر همچون ’صحیح بخاری’ و ’صحیح مسلم’ به منابعی معتبر در دنیای اسلام تبدیل شوند.
لغت نامه دهخدا
(اَ حُرْ رَ)
واصل بن عبدالرحمن بصری. محدث است و مسلم از او روایت کند. در تاریخ اسلام، محدثان نقش برجسته ای در حفظ و گسترش علم حدیث داشتند. آنان با استفاده از قدرت حافظه، پژوهش های میدانی و مصاحبه با راویان مختلف، احادیث صحیح را شناسایی و برای نسل های بعدی ثبت کردند. محدثان در دوران های مختلف با ایجاد قواعد علمی برای بررسی سند و متن حدیث، یکی از مهم ترین ارکان حفظ اصالت دین اسلام را تشکیل می دهند.
لغت نامه دهخدا
(اَ ذَ بَ ؟)
محمد مستنصر. دهمین از امرای بنوحفص بتونس (از 717 تا 718 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
(اَ خَ رَ)
صنابحی یا صباحی. یکی از صحابۀ رسول صلوات الله علیه است
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ رَ)
مفتی مدینه بوده است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ سِ رَ)
سحیمی هجیمی. شاعری است از عرب
لغت نامه دهخدا
(اَ بو وَ رَ)
عمیر بن نمیر. تابعی است. اواز ابن عمر و از او اسماعیل بن ابی خالد روایت کند. تابعی در ادبیات تاریخی و اسلامی به کسی اطلاق می شود که در زمان پس از پیامبر اسلام می زیسته، اما با صحابه ارتباط مستقیم داشته و از آن ها در زمینه دین، فقه، حدیث و اخلاق تعلیم دیده است. بسیاری از مراجع دینی و فقهای اولیه اسلام از تابعین بودند. نقل روایت های آنان در منابع معتبر اسلامی باعث شده است که پژوهشگران با دقت زیاد زندگی و علم این افراد را بررسی کنند.
لغت نامه دهخدا
(اَ صِ رَ)
ابوصبیره. ج، بنات صبره
لغت نامه دهخدا
(اَ صُ رَ)
پدر مهلب، تابعی است و نام او ظالم بن سارق یا سراق بن صبح کندی. ازدی عتکی. از مردم یمن وجدّ مهالبه یاآل مهلب. او بعهد رسول صلوات الله علیه ایمان آورد لکن شرف صحبت رسول نیافت و به روزگار خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دست آن حضرت امارت یمن داشت و بعضی گویند ابوصفره کنیت ابوالمهلب بن ابی صفره است
لغت نامه دهخدا
(اَ ضَ رَ)
القاص. او از کعب و از او فرج بن یحمد و حریزبن عثمان روایت کنند
لغت نامه دهخدا
(اَ شُ بَ)
میمون. از او یعلی بن عبید و ابوسعید و اصل بن عبدالرحمن روایت کنند
لغت نامه دهخدا
(اَ شو شَ)
قسمی گیاه طبی. سواک النبی. تشنک. سلبی. ناعمه. مریم گلی. مریمیّه. قویسه. سلبیۀ ناعمه
لغت نامه دهخدا
(اَ شَدَ)
از او حکیم بن محمّد بن طلحه روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَشَ بَ)
از روات است و از عکرمه روایت کند. در تاریخ اسلام، روات به عنوان افرادی شناخته می شوند که از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) احادیث نقل کرده اند و در این مسیر، از دقت و امانت داری ویژه ای برخوردار بوده اند. این افراد با تحلیل دقیق سندهای حدیث، از صحت و اصالت روایات اطمینان حاصل کرده اند و در نتیجه به حفظ سنت نبوی کمک کرده اند.
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان دمشقی مقدسی مقری و نحوی و مورخ و ادیب و فقیه شافعی. پدروی اسماعیل به بیت المقدس میزیست و سپس به دمشق شد ومولد ابوشامه بدمشق است به سال 596 هجری قمری یا 599 و از آنرو او را ابوشامه گفتند که خالی بر بالای ابروداشت. وی از دمشق به اسکندریه رفت و حدیث و فقه و ادب و دیگر دانشها بدانجا فرا گرفت و تولیت دارالحدیث اشرفیه بدو مفوض گشت. او را تصانیف بسیار است از هرقبیل و از آن جمله: کتاب ازهارالروضتین فی اخبار الدولتین النوریه و الصلاحیه. مقدمه فی النحو. المرشدالوجیز فی علوم تتعلّق بالقرآن العزیز. المقتفی فی منعهالمصطفی. کتاب البسمله. شرح الشاطبیه. نظم مفصل زمخشری. کتاب الباعث علی انکار الحوادث. کتاب الضوءالساری الی معرفه رؤیهالباری. اختصار تاریخ دمشق تصنیف ابن عساکر. وفات وی به سال 665 هجری قمری بود. و صاحب حبیب السیر قسمتی از تاریخ ایوبیان را از کتاب ازهارالروضتین او نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 404 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ قَ)
گرگ. ذئب. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ عُرَ)
صحابی است و از عائشه روایت کرده است. صحابی یکی از مهم ترین اصطلاحات در تاریخ اسلام است. این واژه به یاران پیامبر اطلاق می شود که نه تنها او را دیده اند، بلکه به او ایمان آورده اند و تا پایان عمر، مسلمان باقی مانده اند. آنان ناقلان اصلی سنت پیامبر و شاهدان زندهٔ تحولات صدر اسلام بودند. بررسی زندگی صحابه به فهم بهتر آموزه های اسلامی کمک می کند.
لغت نامه دهخدا
(اَ بو وَ بَ رَ)
ربیع. محدث است و از عبدالرحمن روایت کند. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ رَ)
ابوعذر
لغت نامه دهخدا
(اَ ؟ رَ)
صحابی است. واژه صحابی در زبان عربی از ریشه «صحب» به معنای همراهی آمده و در اصطلاح اسلامی به فردی گفته می شود که پیامبر اسلام را دیده، به او ایمان آورده و در حالت ایمان از دنیا رفته باشد. این افراد پایه گذاران سنت اسلامی بودند و نقش محوری در ثبت، حفظ و انتقال قرآن و حدیث ایفا کردند. صحابه به عنوان الگوهای اخلاقی و دینی شناخته می شوند.
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ شَ رَ)
دختر صعصه بن ناجیه بن محمد. از زنان صدر اسلام بوده. رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 250 شود، مار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). دراصل بمعنی مار است مجازاً بمعنی داهیه و بلا بکار میرود. (از المرصع) ، ریش. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اَ حَ رَ)
کنیت جریر بن عطیه، شاعر عرب متوفی به سال 111 ه. ق
لغت نامه دهخدا
(اَحُ رَ)
نام مرغیست بحجاز. (المزهر)
لغت نامه دهخدا
(اَ حَ رَ)
نام یکی از تابعین. در تاریخ اسلام، تابعی به کسی گفته می شود که از نسل دوم مسلمانان بوده و صحابی پیامبر اسلام را درک کرده ولی خود مستقیماً پیامبر را ندیده است. تابعین با آنکه پیامبر را ندیدند، اما با صحابه ارتباط مستقیم داشته و از آن ها علم، حدیث، و سنت را فراگرفتند. این افراد نقش بسیار مهمی در انتقال میراث دینی و فرهنگی اسلام به نسل های بعد داشتند و بسیاری از بزرگان فقه، تفسیر و حدیث از میان تابعین برخاسته اند.
لغت نامه دهخدا
(اَ قِ رَ)
ابلیس. شیطان. بومرّه. عزازیل. خناس. بوخلاف. ابومره. شیخ نجدی. دیو. مهتر دیوان. (السامی فی الاسامی). پدر پریان. و گویند که یزیدیه او را طاووس العرفاء نامند
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ رَ)
گرسنگی. (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی) (منتهی الارب). جوع. (المزهر).
لغت نامه دهخدا
(اَ بو بَ رَ)
جمیل غفاری بن بصره. صحابی است. عنوان صحابی از ارزشمندترین عناوین در فرهنگ اسلامی است. افرادی که با پیامبر اسلام (ص) دیدار کرده، ایمان آورده و تا پایان عمر مؤمن باقی مانده اند، این لقب را کسب کرده اند. این اشخاص ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا
(اَ بو بَ رَ)
نفیعبن حارث بن کلده. پدر نفیع، حارث طبیب معروف عرب و مادرش سمیّۀمشهوره کنیز حارث بود و سمیه دو فرزند یکی به نام نافع و دیگر نفیع آورد و حارث نفیع را از خود نفی کردو پس از آن سمیه زیاد را بزاد. در دائره المعارف اسلامی بغلط اصل سمیه را از ایران گفته اند و این درست نباشد چه بلادری بنقل ابن حجر در اصابه صریحاً گوید سمیه از اسیران روم بود. آنگاه که حارث نفیع را نفی کردنفیع مولای یکی از بزرگان ثقیف بطائف شد و هنگامی که جیش مسلمانان طائف را محاصره کردند او به ابکره یعنی دولابی از بارۀ شهر فروشد و بجند مسلمین پیوست و اسلام آشکار کرد و از این او را ابوبکره گفتند. وی از ذکر نام پدر و نسب خویش هیچ گاه سخنی نمیراند و گویند وقتی او گفته پدر من مسروح است. وی در جنگ جمل از هر دو فریق کناره کرد و بروزگار عمر بن الخطاب بعلت نسبت زشتی که به مغیره داد و اثبات آن بشرع نتوانست عمر وی را حد زد. ابوعثمان نهدی حسن بصری و احنف ازوی روایت دارند. در سال 51 هجری قمری ببصره درگذشت
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ رَ)
برادر طارق بن شهاب است و طارق از او روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ یَ)
تابعی است و از عمر روایت کرده است. مفهوم تابعی تنها به معنای یک مسلمان نسل دوم نیست، بلکه نشان دهنده جایگاهی علمی و معنوی در تاریخ اسلام است. تابعین، با درک مستقیم از صحابه و دریافت آموزه های اصیل دینی، از افراد برجسته ای چون عبدالله بن عباس، ابن مسعود، علی (ع) و دیگران روایت هایی را نقل کرده اند. این انتقال علم، باعث تداوم میراث دینی و مذهبی اسلام تا عصر حاضر شده است.
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ بَ)
الحضرمی. از روات حدیث است. در دنیای حدیث شناسی، روات به عنوان مهم ترین منابع علمی شناخته می شوند. این افراد به عنوان رابط میان پیامبر (ص) و امت اسلامی عمل کرده و سنت نبوی را از نسل به نسل انتقال داده اند. نقش روات در فهم دقیق قرآن و سنت پیامبر نیز غیرقابل انکار است، زیرا احادیث از طریق آنان به فقیهان و مفسران منتقل شده اند.
لغت نامه دهخدا
(اَ حَ ذَ)
آفتاب پرست. حربا. (منتهی الارب). آفتاب گردک. پژمره. خور. مارپلاس. اسدالارض. حربایه. بوقلمون. ابوقلمون. خامالاون. افطح.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابوشوکه
تصویر ابوشوکه
شیزماهی کولومه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابوقره
تصویر ابوقره
آفتاب پرست از جانوران آفتاب پرست آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار