سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جشمی سیستانی، نحوی، لغوی، مقری. به بصره میزیست و از علوم قرآن بهرۀ کافی داشت. علم عروض نیکو میدانست و الکتاب سیبویه را دو بار از اخفش فراگرفت و از اصمعی و ابی زید انصاری و ابی عبیده معمر بن مثنی روایات بسیار در لغت و سایر اقسام ادب دارد. ابن درید و مبرد از شاگردان اویند. او را در انواع عربیت و جز آن کتب بسیار است و از جمله: کتاب الشمس و القمر. کتاب فی النحو. کتاب الشوق الی الوطن. کتاب الوصایا. کتاب المعمرین. کتاب القرأات. کتاب فی النقط و الشکل للقرآن. کتاب مایلحن فیه العامه. کتاب الطیر. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الشجر و النبات. کتاب المقصور والممدود. کتاب المقاطع و المبادی. کتاب الفرق. کتاب الفصاحه. کتاب النخله. کتاب الاضداد. کتاب القسی و النبال و السهام. کتاب السیوف و الرماح. کتاب الوحوش. کتاب الحشرات. کتاب الهجاء. کتاب الزرع. کتاب خلق الانسان. کتاب الادغام. کتاب اللباء و اللبن الحلیب. کتاب الکرم. کتاب الشتاء و الصیف. کتاب النحل و العسل. کتاب الابل. کتاب العشب و البقل. کتاب الاتباع. کتاب الخصب و القحط. کتاب اختلاف المصاحف. کتاب الجراد. کتاب الحر و البرد. کتاب اللیل و النهار. کتاب الفرق بین الاّدمیین و بین کل ذی روح. حاجی خلیفه کتابی را به نام المزال و المفسد به ابوحاتم نسبت می کند و نمیدانم مراد او سجستانی یا ابوحاتم دیگر است. وفات ابوحاتم 255 هجری قمری بوده است
سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جشمی سیستانی، نحوی، لغوی، مقری. به بصره میزیست و از علوم قرآن بهرۀ کافی داشت. علم عروض نیکو میدانست و الکتاب سیبویه را دو بار از اخفش فراگرفت و از اصمعی و ابی زید انصاری و ابی عبیده معمر بن مثنی روایات بسیار در لغت و سایر اقسام ادب دارد. ابن درید و مبرد از شاگردان اویند. او را در انواع عربیت و جز آن کتب بسیار است و از جمله: کتاب الشمس و القمر. کتاب فی النحو. کتاب الشوق الی الوطن. کتاب الوصایا. کتاب المعمرین. کتاب القرأات. کتاب فی النقط و الشکل للقرآن. کتاب مایلحن فیه العامه. کتاب الطیر. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الشجر و النبات. کتاب المقصور والممدود. کتاب المقاطع و المبادی. کتاب الفرق. کتاب الفصاحه. کتاب النخله. کتاب الاضداد. کتاب القسی و النبال و السهام. کتاب السیوف و الرماح. کتاب الوحوش. کتاب الحشرات. کتاب الهجاء. کتاب الزرع. کتاب خلق الانسان. کتاب الادغام. کتاب اللباء و اللبن الحلیب. کتاب الکرم. کتاب الشتاء و الصیف. کتاب النحل و العسل. کتاب الابل. کتاب العشب و البقل. کتاب الاتباع. کتاب الخصب و القحط. کتاب اختلاف المصاحف. کتاب الجراد. کتاب الحر و البرد. کتاب اللیل و النهار. کتاب الفرق بین الاَّدمیین و بین کل ذی روح. حاجی خلیفه کتابی را به نام المزال و المفسد به ابوحاتم نسبت می کند و نمیدانم مراد او سجستانی یا ابوحاتم دیگر است. وفات ابوحاتم 255 هجری قمری بوده است
ابن اسحاق بن شمر بن عبید. از بنی حنبل بن بحالۀ ضبی، مکنی به ابوحاتم. وی امیر و از فرماندهان بنی عباس به شمار می رفت و اصل اواز بصره بود. از جانب مأمون مدتی ولایت شهر رقه را بعهده داشت، سپس از جانب المنتصر بسال 238 ه. ق. والی مصر گشت و بسال 242 ه. ق. از فرمانروایی کناره گرفت و به عراق بازگشت و در سال 246 ه. ق. درگذشت. وی در هنگام فرمانروایی با مردم به داد و انصاف بسیاررفتار کرد و او را آخرین فرد عرب دانسته اند که بر مصر والی گشت. و نیز گویند که او پیرو مذهب خوارج بودو بدان تظاهر میکرد. (از الاعلام زرکلی از النجوم الزاهره ج 2 ص 293، و تاریخ مسعودی، و جمهره الانساب)
ابن اسحاق بن شمر بن عبید. از بنی حنبل بن بحالۀ ضبی، مکنی به ابوحاتم. وی امیر و از فرماندهان بنی عباس به شمار می رفت و اصل اواز بصره بود. از جانب مأمون مدتی ولایت شهر رقه را بعهده داشت، سپس از جانب المنتصر بسال 238 هَ. ق. والی مصر گشت و بسال 242 هَ. ق. از فرمانروایی کناره گرفت و به عراق بازگشت و در سال 246 هَ. ق. درگذشت. وی در هنگام فرمانروایی با مردم به داد و انصاف بسیاررفتار کرد و او را آخرین فرد عرب دانسته اند که بر مصر والی گشت. و نیز گویند که او پیرو مذهب خوارج بودو بدان تظاهر میکرد. (از الاعلام زرکلی از النجوم الزاهره ج 2 ص 293، و تاریخ مسعودی، و جمهره الانساب)
یا اسفراینی. یکی از علمای ریاضی و مهرۀ فنون فلسفه. معاصر حکیم عمر خیام نیشابوری و معارض و مناظر اوست. او را در هیئت و جر اثقال ید طولی بود و در انواع علوم ریاضی و آثار علوی و حرکات کواکب تألیفات کثیره داشت. گویند او ترازوی ارشمیدس را که معروف به میزان غس ّ است بساخت و بخازن سلطان داد و او از بیم خیانتهای کرده آنرا بشکست و اجزاء در خاک نهان کرد و ابوحاتم چون بر این معنی واقف گشت در اندوه تباهی حاصل رنج چندساله بیمار گشت و هم بدان بیماری درگذشت
یا اسفراینی. یکی از علمای ریاضی و مَهَرۀ فنون فلسفه. معاصر حکیم عمر خیام نیشابوری و معارض و مناظر اوست. او را در هیئت و جر اثقال ید طولی بود و در انواع علوم ریاضی و آثار علوی و حرکات کواکب تألیفات کثیره داشت. گویند او ترازوی ارشمیدس را که معروف به میزان غِس ّ است بساخت و بخازن سلطان داد و او از بیم خیانتهای کرده آنرا بشکست و اجزاء در خاک نهان کرد و ابوحاتم چون بر این معنی واقف گشت در اندوه تباهی حاصل رنج چندساله بیمار گشت و هم بدان بیماری درگذشت
ابراهیم. سیزدهمین ملوک بنومرین بمراکش. او معاصر مورخ و حکیم مشهور ابن خلدون است. و ابن خلدون ریاست کتّاب و سرکاتبی او داشت. پس از مرگ پدر برادر ابوسالم، ابوعنان بسلطنت رسید و ابوسالم بغرناطه نفی شد، و بعد از مرگ ابوعنان مردم مراکش او را نامزد پادشاهی کرده و از غرناطه به سال 760 هجری قمری بطلبیدند لکن امیر غرناطه محمد بن ابی الحاج بدین امر رضا نمیداد و وی را از بازگشت بمراکش مانع می آمد، عاقبت به میانجی گری و پایمردی پادشاه قشتاله وی بمراکش شد و ملک موروث را قبضه کرد. پس از دو سال (سال 762) امرا با برادر او تاشفین بیعت کردند واو مغلوب و مقتول گشت.
ابراهیم. سیزدهمین ِ ملوک بنومرین بمراکش. او معاصر مورخ و حکیم مشهور ابن خلدون است. و ابن خلدون ریاست کتّاب و سرکاتبی او داشت. پس از مرگ پدر برادر ابوسالم، ابوعنان بسلطنت رسید و ابوسالم بغرناطه نفی شد، و بعد از مرگ ابوعنان مردم مراکش او را نامزد پادشاهی کرده و از غرناطه به سال 760 هجری قمری بطلبیدند لکن امیر غرناطه محمد بن ابی الحاج بدین امر رضا نمیداد و وی را از بازگشت بمراکش مانع می آمد، عاقبت به میانجی گری و پایمردی پادشاه قشتاله وی بمراکش شد و ملک موروث را قبضه کرد. پس از دو سال (سال 762) امرا با برادر او تاشفین بیعت کردند واو مغلوب و مقتول گشت.
علی ملقب به الظاهر لاعزاز دین الله بن حاکم بن عزیز بن معز بن منصور بن قائم بن مهدی عبیدالله عبیدی فاطمی صاحب مصر. هفتمین از خلفای فاطمی مصر (411- 427 هجری قمری). ابن خلکان کنیت او را ابوهاشم آورده و در طبقات سلاطین اسلام لین پول ابوالحسن آمده است. رجوع به ظاهر بن حاکم علی... شود زاهد بغدادی. از اقران ابی عبدالله البراثی. و معاصر سفیان ثوری است. رجوع به صفهالصفوه چ حیدرآباد دکن ج 2 ص 172 شود پدر فخرالدوله رئیس همدان بزمان طغرل بن محمد از سال 525 هجری قمری رجوع به فخرالدوله بن ابی هاشم... شود
علی ملقب به الظاهر لاعزاز دین الله بن حاکم بن عزیز بن معز بن منصور بن قائم بن مهدی عبیدالله عبیدی فاطمی صاحب مصر. هفتمین از خلفای فاطمی مصر (411- 427 هجری قمری). ابن خلکان کنیت او را ابوهاشم آورده و در طبقات سلاطین اسلام لین پول ابوالحسن آمده است. رجوع به ظاهر بن حاکم علی... شود زاهد بغدادی. از اقران ابی عبدالله البراثی. و معاصر سفیان ثوری است. رجوع به صفهالصفوه چ حیدرآباد دکن ج 2 ص 172 شود پدر فخرالدوله رئیس همدان بزمان طغرل بن محمد از سال 525 هجری قمری رجوع به فخرالدوله بن ابی هاشم... شود
عبدالسلام بن محمد الجبائی المعتزلی. او در سال 314 هجری قمری به بغداد رفته و به سال 321 درگذشت. وی از متکلمین معتزله است. او ذکی نیکودریافت، ثاقب الفطنه سخن آفرین و مسلّط بر سخن بود و از اوست: کتاب الجامع الکبیر. کتاب الابواب الکبیر. کتاب الابواب الصغیر. کتاب الجامع الصغیر. کتاب ألانسان. کتاب العوض. کتاب المسائل العسکریات. کتاب النقض علی ارسطالیس فی الکون والفساد. کتاب الطبایع و النقض علی القائلین بها. کتاب الأجتهاد. (ابن الندیم). و کنیت پدر او ابوعلی بوده است و در بعض آثار نسب ابوهاشم راچنین ذکر کرده اند: عبدالسلام بن علی بن محمد (شاید ابی علی محمد) بن عبدالوهاب جبائی. و ابن خلکان گوید: مولد او به سال 247 بود و او در بغداد میزیست و هم بدانجا درگذشت. و در مقابر البستان از جانب شرقی جسد او بخاک سپردند و پیروان او را بهشمیّه نامند. رجوع به بهشمیه شود. و ابن هیثم حکیم را کتابی است در ردّ بعض اقوال او. و قفطی در تاریخ الحکماء در ذیل کتاب السماء و العالم ارسطو آرد که: و لأبی هاشم الجبائی علیه کلام و ردود سماه التصفّح. بطل فیه قواعد ارسطوطالیس و اخذه بالفاظ زعزع بها قواعدها التی اسسها و بنی الکتاب علیها. و او از مردم جبّاء روستائی به خوزستان بود و بقول حموی در کتاب المشترک جباء کوره وبلده ای است صاحب قری و عمارات و سمعانی گوید: قریه ای است از قراء بصره و جماعتی از علماء بدانجا منسوبند. رجوع به ابن خلکان ج 1 ص 317 و نیز رجوع به ابوعلی جبائی و روضات الجنات ذیل ترجمه ابوعلی جبائی شود
عبدالسلام بن محمد الجبائی المعتزلی. او در سال 314 هجری قمری به بغداد رفته و به سال 321 درگذشت. وی از متکلمین معتزله است. او ذکی نیکودریافت، ثاقب الفطنه سخن آفرین و مسلّط بر سخن بود و از اوست: کتاب الجامع الکبیر. کتاب الابواب الکبیر. کتاب الابواب الصغیر. کتاب الجامع الصغیر. کتاب ألانسان. کتاب العوض. کتاب المسائل العسکریات. کتاب النقض علی ارسطالیس فی الکون والفساد. کتاب الطبایع و النقض علی القائلین بها. کتاب الأجتهاد. (ابن الندیم). و کنیت پدر او ابوعلی بوده است و در بعض آثار نسب ابوهاشم راچنین ذکر کرده اند: عبدالسلام بن علی بن محمد (شاید ابی علی محمد) بن عبدالوهاب جبائی. و ابن خلکان گوید: مولد او به سال 247 بود و او در بغداد میزیست و هم بدانجا درگذشت. و در مقابر البستان از جانب شرقی جسد او بخاک سپردند و پیروان او را بهشمیّه نامند. رجوع به بهشمیه شود. و ابن هیثم حکیم را کتابی است در ردّ بعض اقوال او. و قفطی در تاریخ الحکماء در ذیل کتاب السماء و العالم ارسطو آرد که: و لأبی هاشم الجبائی علیه کلام و ردود سماه التصفّح. بطل فیه قواعد ارسطوطالیس و اخذه بالفاظ زعزع بها قواعدها التی اسسها و بنی الکتاب علیها. و او از مردم جُبّاء روستائی به خوزستان بود و بقول حموی در کتاب المشترک جباء کوره وبلده ای است صاحب قری و عمارات و سمعانی گوید: قریه ای است از قراء بصره و جماعتی از علماء بدانجا منسوبند. رجوع به ابن خلکان ج 1 ص 317 و نیز رجوع به ابوعلی جبائی و روضات الجنات ذیل ترجمه ابوعلی جبائی شود
بوعاصم. در لغت نامۀ منسوب به اسدی دو بیت ذیل از او شاهد برای پاچنگ و مچاچنگ آمده است: مال فرازآری و نگاه بداری تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ مال رئیسان همه بسائل و زائر و آن تو بکفشگر ز بهر مچاچنگ
بوعاصم. در لغت نامۀ منسوب به اسدی دو بیت ذیل از او شاهد برای پاچنگ و مچاچنگ آمده است: مال فرازآری و نگاه بداری تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ مال رئیسان همه بسائل و زائر و آن تو بکفشگر ز بهر مچاچنگ
یونس بن نافع مروزی. از روات حدیث است. و ابن المبارک از او روایت کند. در اصطلاح علم حدیث، روات افرادی هستند که احادیث را از منابع مختلف دریافت کرده و آن ها را به دیگران منتقل می کنند. روات می توانند صحابه، تابعین و افرادی از نسل های بعدی باشند که بر اساس تجربه، یادگیری و امانت داری خود، احادیث را نقل می کنند. این افراد به عنوان پل ارتباطی میان نسل های مختلف مسلمانان در انتقال معارف دینی نقش دارند. میان جیرفت و منوکان کوهستانی است آبادان و با نعمت بسیار و آنرا کوهستان ابوغانم خوانند. و از مغرب این کوهستان روستائیست که آنرا رودبار خوانند. (حدودالعالم). و رجوع به محیسن (طائفۀ...) شود
یونس بن نافع مروزی. از روات حدیث است. و ابن المبارک از او روایت کند. در اصطلاح علم حدیث، روات افرادی هستند که احادیث را از منابع مختلف دریافت کرده و آن ها را به دیگران منتقل می کنند. روات می توانند صحابه، تابعین و افرادی از نسل های بعدی باشند که بر اساس تجربه، یادگیری و امانت داری خود، احادیث را نقل می کنند. این افراد به عنوان پل ارتباطی میان نسل های مختلف مسلمانان در انتقال معارف دینی نقش دارند. میان جیرفت و منوکان کوهستانی است آبادان و با نعمت بسیار و آنرا کوهستان ابوغانم خوانند. و از مغرب این کوهستان روستائیست که آنرا رودبار خوانند. (حدودالعالم). و رجوع به محیسن (طائفۀ...) شود
عبدالله بن ابراهیم بن عبدالله بن حکیم خبری. ادیب و فقیه و حاسب. شاگرد ابواسحاق شیرازی. او دیوان بحتری و حماسه را شرح کرده و خط نیکو می نوشته است. به سال 476 هجری قمریدرگذشته است. و رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 285 شود
عبدالله بن ابراهیم بن عبدالله بن حکیم خبری. ادیب و فقیه و حاسب. شاگرد ابواسحاق شیرازی. او دیوان بحتری و حماسه را شرح کرده و خط نیکو می نوشته است. به سال 476 هجری قمریدرگذشته است. و رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 285 شود