جدول جو
جدول جو

معنی ابوالوهبان - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالوهبان
(اَ بُلْ وَ / وُ)
این صورت را ابن اثیر در المرصع آورده و گوید: هو البیضانی من الطیور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ وَ)
شرم زن. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ وَ)
او راست: خطب اربعین معروف به ودعانیّه
لغت نامه دهخدا
(اَ بُنْ نَ)
خروه. خرون. (مهذب الاسماء). خروس. دیک.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُصْ صَ)
عکراش بن ذؤیب بن حرقوس. صحابیست و او سرآمد تیراندازان روزگار خود بود. واژه صحابی عنوان افتخارآمیزی برای مسلمانانی است که رسول خدا (ص) را درک کرده اند. این افراد معمولاً نخستین نسل مسلمانان را تشکیل می دهند و بسیاری از آنان از مبلغان اسلام در سایر سرزمین ها بوده اند. زندگی صحابه، الگوی عملی برای مسلمانان قرون بعد شد.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُدْ دِ)
وی از عمر و عبدالله و از او ابوالزنباع روایت کند و برخی نام او را ابوالدهقانه گفته اند
لغت نامه دهخدا