جدول جو
جدول جو

معنی ابوالمعتمر - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالمعتمر
(اَ بُلْ مُ تَ مِ)
سلیمان بن طرخان التیمی. از زهاد و علماء بصره. وفات وی در ذی قعده 143 هجری قمری اتفاق افتاد
لیث از او روایت کرده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُلْ مُ تَ مِ)
یا ابوالمعتمر. زید بن احمد بن زید الکاتب. یکی از اهل ادب. از اوست: کتاب الشجاعه و تلقیح البلاغه و در آن مدح احمد بن عیسی بن شیخ کند. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ تَ صِ)
ارسلان بن علی. هفتمین از سلاطین ایلک خانیۀ ترکستان (در اوائل قرن پنجم) پس ازشرف الدین طغان بن علی و او معروف به ارسلان خان اول است. رجوع به ارسلان خان... و رجوع به آل افراسیاب شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ تَ شِ)
روز. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ تَ صِ)
الأنطاکی. شعر او سیصد ورقه است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ)
دو پسر او یوسف و کثیر از وی روایت کنند
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ ؟)
یا ابوالملثم. او راست: دیوان شعر
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ عُ)
کرکس
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ تَ مِ)
محدث است و از ابن الکواء روایت کند. یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مُ تَ مِ)
ابن عمرو بن رافع محدث است. او از ابن خلده و عبیدالله بن علی بن ابی رافع و از او ابن ابی ذئب روایت کند. واژه محدث در علم حدیث به کسی اطلاق می شود که توانایی بررسی و نقد حدیث را داراست. این افراد با استفاده از دانش وسیع در زمینه راویان، طبقات مختلف آنان، و شواهد مختلف، صحت یا سقم یک روایت را تعیین می کنند. محدثان با برقراری استانداردهای دقیق علمی، به مسلمانان کمک کردند تا از احادیث صحیح بهره برداری کنند و از اشتباهات جلوگیری نمایند.
لغت نامه دهخدا