صحابیست. واژه صحابی از ریشه «صحب» به معنای همراهی آمده و در اصطلاح اسلامی به کسانی اطلاق می شود که پیامبر اسلام (ص) را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر مسلمان مانده اند. آنان پایه گذاران سنت، ناقلان حدیث و ستون های نخستین جامعه اسلامی به شمار می روند. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
صحابیست. واژه صحابی از ریشه «صَحب» به معنای همراهی آمده و در اصطلاح اسلامی به کسانی اطلاق می شود که پیامبر اسلام (ص) را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر مسلمان مانده اند. آنان پایه گذاران سنت، ناقلان حدیث و ستون های نخستین جامعه اسلامی به شمار می روند. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
محمدبگ. یکی از امرای چرکسی مصر. در سال 1185 هجری قمری علی بک او را به علت سوء رفتار عثمان پاشا با مردم غزه به شام فرستاد و او به دمشق شد و حاکم و مفتی بدانجا بگماشت و قصد عزل عثمان پاشا کرد لکن مردم بحمایت عثمان برخاسته و میان دو طرف جنگ درگرفت و ابوالذهب غالب شد و باب عالی حکومت شام بدو داد و چون قبلاً در ترفیه و آسایش مردم مصر و نیز امنیت شام و هم فرستادن مرتبات حرمین شریفین کوشیده بود دولت عثمانی تصدیق حکومت او کرد و در سال 1189 هجری قمری بجانب عکا لشکر کشید و قلعۀ آنجا را خراب کرد و عده ای از مردم آنجا را بکشت و به دست یکی از اهالی آنجا مسموم شده درگذشت
محمدبگ. یکی از امرای چرکسی مصر. در سال 1185 هجری قمری علی بک او را به علت سوء رفتار عثمان پاشا با مردم غزه به شام فرستاد و او به دمشق شد و حاکم و مفتی بدانجا بگماشت و قصد عزل عثمان پاشا کرد لکن مردم بحمایت عثمان برخاسته و میان دو طرف جنگ درگرفت و ابوالذهب غالب شد و باب عالی حکومت شام بدو داد و چون قبلاً در ترفیه و آسایش مردم مصر و نیز امنیت شام و هم فرستادن مرتبات حرمین شریفین کوشیده بود دولت عثمانی تصدیق حکومت او کرد و در سال 1189 هجری قمری بجانب عکا لشکر کشید و قلعۀ آنجا را خراب کرد و عده ای از مردم آنجا را بکشت و به دست یکی از اهالی آنجا مسموم شده درگذشت
قاسم بن محمد بن رمضان العجلانی. از علمای نحو بمذهب بصریین. او با محمد بن اسحاق ابوالفرج ابن الندیم قریب العهد بوده است. او راست: کتاب المختصر للمتعلمین. کتاب المقصور و الممدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الفرق. (ابن الندیم) اتابک عمادالدین زنگی بن آق سنقر بن عبدالله ، ملقب به ملک المنصور، صاحب موصل. او نخستین اتابکان موصل است (از 521 تا 541 هجری قمری)
قاسم بن محمد بن رمضان العجلانی. از علمای نحو بمذهب بصریین. او با محمد بن اسحاق ابوالفرج ابن الندیم قریب العهد بوده است. او راست: کتاب المختصر للمتعلمین. کتاب المقصور و الممدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الفرق. (ابن الندیم) اتابک عمادالدین زنگی بن آق سنقر بن عبدالله ، ملقب به ملک المنصور، صاحب موصل. او نخستین ِ اتابکان موصل است (از 521 تا 541 هجری قمری)
خالد بن هانی. یکی از فقها و ظاهراً بلخی، بزمان امیر منصور بن نوح بن نصر بن احمد بن اسماعیل کنیت بکیر بن اعین از آل زراره بن اعین. (ابن الندیم) او راست: کتاب الاتصال. (ابن الندیم)
خالد بن هانی. یکی از فقها و ظاهراً بلخی، بزمان امیر منصور بن نوح بن نصر بن احمد بن اسماعیل کنیت بکیر بن اعین از آل زراره بن اعین. (ابن الندیم) او راست: کتاب الاتصال. (ابن الندیم)
در تاریخ الحکماء قفطی در شرح حال علوی الدیری المنجم المصری آمده است که او مدعی بود که کوکبی را رصد و تسخیر کرده است و آن کوکب روحانیی را به نام ابوالورد بخدمت او گماشته است و بتوسط آن روحانی معتوهین را صحت می بخشیده است
در تاریخ الحکماء قفطی در شرح حال علوی الدیری المنجم المصری آمده است که او مدعی بود که کوکبی را رصد و تسخیر کرده است و آن کوکب روحانیی را به نام ابوالورد بخدمت او گماشته است و بتوسط آن روحانی معتوهین را صحت می بخشیده است
محمد بن عبیدالله بن عبدالله التعاویذی. مشهور به سبطبن التعاویذی. رجوع به ابن التعاویذی ابوالفتح... و رجوع به محمد... شود نوشجانی. از حکمای مائۀ چهارم هجری است و او را تألیفی است در صفات باری. رجوع به ترجمه نزههالأرواح شهرزوری ج 2 ص 151 شود بیهقی. حکیمی بدربار سنجر سلجوقی و کتب او در کتاب خانه سلاجقه موجود بوده است. رجوع به نزهه الارواح شهرزوری ج 2 ص 68 شود ناصر بن ابی المکارم عبدالسید بن علی بن مطرز لغوی نحوی. معروف به مطرزی خوارزمی. رجوع به ناصر... و رجوع به مطرزی... شود موسی بن ابی الفضل یونس ملقب بکمال الدین بن محمد بن منعه فقیه شافعی موصلی. رجوع به موسی بن ابی الفضل یونس... شود علی بن محمد بن الحسین بن محمد معروف به ابن العمید. رجوع به ابن العمید ابوالفتح، و رجوع به علی بن محمد... شود ملک الاشرف، موسی بن سیف الدین ابی بکر بن ایوب از سلاطین ایوبی. رجوع به ملک الاشرف... و رجوع به موسی... شود محمد بن سام. ملقب بغیاث الدین از سلاطین غور. (از 558 تا 571 هجری قمری). و رجوع به محمد بن سام.... شود
محمد بن عبیدالله بن عبدالله التعاویذی. مشهور به سبطبن التعاویذی. رجوع به ابن التعاویذی ابوالفتح... و رجوع به محمد... شود نوشجانی. از حکمای مائۀ چهارم هجری است و او را تألیفی است در صفات باری. رجوع به ترجمه نزههالأرواح شهرزوری ج 2 ص 151 شود بیهقی. حکیمی بدربار سنجر سلجوقی و کتب او در کتاب خانه سلاجقه موجود بوده است. رجوع به نزهه الارواح شهرزوری ج 2 ص 68 شود ناصر بن ابی المکارم عبدالسید بن علی بن مطرز لغوی نحوی. معروف به مطرزی خوارزمی. رجوع به ناصر... و رجوع به مطرزی... شود موسی بن ابی الفضل یونس ملقب بکمال الدین بن محمد بن منعه فقیه شافعی موصلی. رجوع به موسی بن ابی الفضل یونس... شود علی بن محمد بن الحسین بن محمد معروف به ابن العمید. رجوع به ابن العمید ابوالفتح، و رجوع به علی بن محمد... شود ملک الاشرف، موسی بن سیف الدین ابی بکر بن ایوب از سلاطین ایوبی. رجوع به ملک الاشرف... و رجوع به موسی... شود محمد بن سام. ملقب بغیاث الدین از سلاطین غور. (از 558 تا 571 هجری قمری). و رجوع به محمد بن سام.... شود
یحیی بن ساعدبن یحیی ابی الفرج بن التلمیذ نصرانی. رجوع به ابن تلمیذ معتمدالملک، و رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 7 ص 282 شود یعقوب بن یوسف بن داود بن کلس وزیر العزیز نزار بن المعز العبیدی صاحب مصر. رجوع به ابن کلس و رجوع به یعقوب... شود عبدالله بن اسعد بن علی بن عیسی شاعر موصلی معروف به ابن دهان وملقب به مهذب. رجوع به ابن دهان ابوالفرج... شود بارگریفوریوس ابن هارون متطبب ملطی نصرانی معروف به ابن عبری. رجوع به ابن عبری و رجوع به بارگریفوریوس شود ابن سوادی علأ بن علی بن محمد بن علی بن احمد بن عبدالله واسطی کاتب و شاعر. رجوع به علأ بن علی... شود ابن طیب عبدالله طبیب. رجوع به ابن طیب ابوالفرج و رجوع به ترجمه نزهه الارواح شهرزوری چ طهران ص 45 شود
یحیی بن ساعدبن یحیی ابی الفرج بن التلمیذ نصرانی. رجوع به ابن تلمیذ معتمدالملک، و رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 7 ص 282 شود یعقوب بن یوسف بن داود بن کلس وزیر العزیز نزار بن المعز العبیدی صاحب مصر. رجوع به ابن کلس و رجوع به یعقوب... شود عبدالله بن اسعد بن علی بن عیسی شاعر موصلی معروف به ابن دهان وملقب به مهذب. رجوع به ابن دهان ابوالفرج... شود بارگریفوریوس ابن هارون متطبب ملطی نصرانی معروف به ابن عبری. رجوع به ابن عبری و رجوع به بارگریفوریوس شود ابن سوادی علأ بن علی بن محمد بن علی بن احمد بن عبدالله واسطی کاتب و شاعر. رجوع به علأ بن علی... شود ابن طیب عبدالله طبیب. رجوع به ابن طیب ابوالفرج و رجوع به ترجمه نزهه الارواح شهرزوری چ طهران ص 45 شود
جوذاب. گوذاب. (السامی فی الاسامی) (مهذب الاسماء). طعامی از برنج و شکر و گوشت. (قاموس در لغت جوذاب). جوذابه. ابوالحسن. صاحب برهان گوزاب را با ازاء اخت الرا ضبط کرده و گوید آن آشی است که از گوشت و برنج و نخود و گردکان کنند و گوداب را با دال مهمله آورده و باز گوید آشی از گوشت و برنج و نخود و مغز گردکان
جوذاب. گوذاب. (السامی فی الاسامی) (مهذب الاسماء). طعامی از برنج و شکر و گوشت. (قاموس در لغت جوذاب). جوذابه. ابوالحسن. صاحب برهان گوزاب را با ازاء اخت الرا ضبط کرده و گوید آن آشی است که از گوشت و برنج و نخود و گردکان کنند و گوداب را با دال مهمله آورده و باز گوید آشی از گوشت و برنج و نخود و مغز گردکان
نصرانی طبیب شامی. ابن ابی اصیبعه گوید: کان طبیبا فاضلا (عالما) بصناعه الطب جیدالمعرفهلها حسن العلاج اعلی تمیزاً فی زمانه. بدان روزگار که صلاح الدین یوسف وزارت عاضد باﷲ علوی داشت ابوالفرج طبیب خاص او بود و آنگاه که صلاح الدین استقلال یافت نیز همین سمت را حائز بود و پس از صلاح الدین او به دمشق شد و ملک افضل او را بمصاحبت و طبابت خویش برگزید واو باقی عمر در خدمت ملک افضل بود تا در سنۀ 610 هجری قمری در سمیساط که مستقر ملک افضل بود درگذشت. او راست: کتابی در معالجات امراض سر. کتابی در حفظ صحت.کتابی در معالجات امراض چشم. کتابی در علاج اسهال
نصرانی طبیب شامی. ابن ابی اصیبعه گوید: کان طبیبا فاضلا (عالما) بصناعه الطب جیدالمعرفهلها حسن العلاج اَعلی تمیزاً فی زمانه. بدان روزگار که صلاح الدین یوسف وزارت عاضد باﷲ علوی داشت ابوالفرج طبیب خاص او بود و آنگاه که صلاح الدین استقلال یافت نیز همین سمت را حائز بود و پس از صلاح الدین او به دمشق شد و ملک افضل او را بمصاحبت و طبابت خویش برگزید واو باقی عمر در خدمت ملک افضل بود تا در سنۀ 610 هجری قمری در سمیساط که مستقر ملک افضل بود درگذشت. او راست: کتابی در معالجات امراض سر. کتابی در حفظ صحت.کتابی در معالجات امراض چشم. کتابی در علاج اسهال
حسن سرخسی. رجوع به تذکرهالأولیاء ج 2، و رجوع به ابوالفضل محمد بن حسین سرخسی در نامۀ دانشوران ج 3 ص 20 و کشف المحجوب هجویری شود یحیی بن سلامه بن حسین بن محمد. ملقب به معین الدّین. خطیب حفصکی میّافارقینی. رجوع به یحیی... و رجوع به خطیب حفصکی... شود حاجب بن النعمان. وزیر القادر عباسی. رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 82 و تجارب السلف ص 252 و حبیب السیر ج 1 ص 306 شود محمد بن طاهر بن علی بن احمد مقدسی. رجوع به ابن القیسرانی... و رجوع به محمد... و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 310 شود هروی. منجم احکامی بزمان مؤیدالدولۀ دیلمی. او در حدود 371 هجری قمریحیات داشته است. رجوع به ترجمه تاریخ یمینی شود حبیش بن ابراهیم تفلیسی. رجوع به حبیش... شود. و در کشف الظنون در بعض مواضع حبش و در بعض دیگر حسین آمده است عیاض (قاضی...) ابن موسی بن عیاض بن عمر بن موسی بن عیاض بن محمد بن عیاض یحصبی سبتی. رجوع به عیاض... شود احمد بن ابی طاهر طیفور. رجوع به ابن ابی طاهر... و رجوع به معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 1 ص 152 شود
حسن سرخسی. رجوع به تذکرهالأولیاء ج 2، و رجوع به ابوالفضل محمد بن حسین سرخسی در نامۀ دانشوران ج 3 ص 20 و کشف المحجوب هجویری شود یحیی بن سلامه بن حسین بن محمد. ملقب به معین الدّین. خطیب حفصکی میّافارقینی. رجوع به یحیی... و رجوع به خطیب حفصکی... شود حاجب بن النعمان. وزیر القادر عباسی. رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 82 و تجارب السلف ص 252 و حبیب السیر ج 1 ص 306 شود محمد بن طاهر بن علی بن احمد مقدسی. رجوع به ابن القیسرانی... و رجوع به محمد... و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 310 شود هروی. منجم احکامی بزمان مؤیدالدولۀ دیلمی. او در حدود 371 هجری قمریحیات داشته است. رجوع به ترجمه تاریخ یمینی شود حبیش بن ابراهیم تفلیسی. رجوع به حبیش... شود. و در کشف الظنون در بعض مواضع حبش و در بعض دیگر حسین آمده است عیاض (قاضی...) ابن موسی بن عیاض بن عمر بن موسی بن عیاض بن محمد بن عیاض یحصبی سبتی. رجوع به عیاض... شود احمد بن ابی طاهر طیفور. رجوع به ابن ابی طاهر... و رجوع به معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 1 ص 152 شود
ابن شیخ مبارک متخلص به فیضی (954- 1011 هجری قمری). برادر ابوالفضل ناگری. او را به زبان فارسی اشعاری است بشیوۀ هندیان و منظومۀ افسانۀ نل و دمن و تفسیر سواطعالالهام (1002) از اوست و در این تفسیر همه آیات قرآنیه را با کلماتی مرکب از حروف مهمله ترجمه کرده است و نسخه ای از آن در کتاب خانه نگارنده هست. و وی در واقعۀ برادر خود بقتل رسید. رجوع به ابوالفضل ناگری شود ابن سبحان قلی. هشتمین از امرای جانی یا هشترخانی بخارا (از 1117 تا 1167 هجری قمری). این امیر تنها بر ممالک آن سوی جیحون حکم میراند
ابن شیخ مبارک متخلص به فیضی (954- 1011 هجری قمری). برادر ابوالفضل ناگری. او را به زبان فارسی اشعاری است بشیوۀ هندیان و منظومۀ افسانۀ نل و دمن و تفسیر سواطعالالهام (1002) از اوست و در این تفسیر همه آیات قرآنیه را با کلماتی مرکب از حروف مهمله ترجمه کرده است و نسخه ای از آن در کتاب خانه نگارنده هست. و وی در واقعۀ برادر خود بقتل رسید. رجوع به ابوالفضل ناگری شود ابن سبحان قلی. هشتمین از امرای جانی یا هشترخانی بخارا (از 1117 تا 1167 هجری قمری). این امیر تنها بر ممالک آن سوی جیحون حکم میراند
صحابی است. صحابی به شخصی گفته می شود که در زمان حیات پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، او را دیده، به او ایمان آورده و در همان حال مسلمان از دنیا رفته باشد. صحابه نقش مهمی در انتقال مفاهیم دینی، روایت احادیث، و گسترش فرهنگ اسلامی داشتند. واژه صحابی در منابع تاریخی و حدیثی جایگاه خاصی دارد و شناخت صحابه برای درک بهتر تاریخ صدر اسلام ضروری است.
صحابی است. صحابی به شخصی گفته می شود که در زمان حیات پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، او را دیده، به او ایمان آورده و در همان حال مسلمان از دنیا رفته باشد. صحابه نقش مهمی در انتقال مفاهیم دینی، روایت احادیث، و گسترش فرهنگ اسلامی داشتند. واژه صحابی در منابع تاریخی و حدیثی جایگاه خاصی دارد و شناخت صحابه برای درک بهتر تاریخ صدر اسلام ضروری است.
محمد مظفر. از حکام بطیحه. او پس از پدر خود اسماعیل حکومت یافت و پس از او پسر وی مهذب الدوله سعید جانشین وی گردید. کنیت محمّد مظفر در حبیب السیر چاپی بصورت فوق آمده است و بعید نیست که درکتابت غلط راه یافته و کنیت او ابوسعید بوده است
محمد مظفر. از حکام بطیحه. او پس از پدر خود اسماعیل حکومت یافت و پس از او پسر وی مهذب الدوله سعید جانشین وی گردید. کنیت محمّد مظفر در حبیب السیر چاپی بصورت فوق آمده است و بعید نیست که درکتابت غلط راه یافته و کنیت او ابوسعید بوده است